ویتامین A برای خنثی کردن عناصر مضر پوست نقش آنتیاکسیدان را بازی کرده و از تشکیل چین و چروک در آن جلوگیری میکند. به علاوه پیشرفت آن را به تأخیر میاندازد و پوست ما را جوان نگاه میدارد. دوسوم ویتامین A مصرفی ما از بتاکاروتن تأمین میشود که تولیدکننده رنگ زرد و نارنجی در میوهها و سبزیهاست. بدن ما بتاکاروتن را به ویتامین A که برای سلامت پوست الزامی است تبدیل میکند و به مصرف میرساند. سیبزمینی، هویج و زردآلو منبع غنی بتاکاروتن است.ویتامین A نوسازی پوست را افزایش میدهد و از تشکیل چین و چروک در آن جلوگیری میکند.ویتامین A محلول در چربی بوده و به راحتی در بافت بدن ما ذخیره میشود، در حالی که قابلیت ذخیره شدن در هیچ گیاهی را ندارد. مصرف آن بیش از میزان مجاز روزانه تأثیر سمی دارد، بنابراین عاقلانه نیست که قرص ویتامین A را به غذای خود بیفزایید.
10 راه ساده برای افزودن بتاکاروتن به سبد غذایی شما وجود دارد.
1 - هویج رنده شده به سس ماکارونی یا لازانیای خود بیفزایید. در مزه غذا تأثیر چندانی ندارد، اما کاروتن آن پوست شما را تغذیه میکند.
2 - برگ تازه اسفناج را به سبزیجات سالاد خود بیفزایید. اسفناج نسبت به سایر سبزیجات گروه خود بتاکاروتن بیشتری دارد.
3- روزانه یک ماده لبنی با طعم میوه مصرف کنید، مثل ماست و میوه تازه. زردآلو، هلو و انبه را به آن بیفزایید تا میزان کاروتن غذای شما افزایش چشمگیری داشته باشد.
4 - برشهای کوچکی از هندوانه را همراه با نعناع به نوشیدنی خود بیفزایید، تأثیر بسیار مطلوبی بر پوست شما خواهد گذاشت.منابع غنی از ویتامین A عبارتند از: جگر، شیر، زرده تخممرغ، پنیر چدار، ماهی، سیبزمینی شیرین، هویج، کدو حلوایی، طالبی، زردآلو، هلو، کلم بروکلی، گریپفروت، اسفناج و سایر سبزیجات سبز تیره و برگی شکل
5 - همیشه برگ کلم تازه داشته باشید و به عنوان پیش غذا آن را میل کنید
6 - به شام خود میوه بیفزایید. کمپوت هلو و زردآلو یا هلو و زردآلو تازه را در دسترس نگه دارید تا به سالاد میوه شبانه خود بیفزایید
7- میوههای گرمسیری را انتخاب کنید. اگر از میوههای عادی خسته شدهاید به میوههای مناطق حاره مانند انبه روی آورید
8 - گل کلم یا اسفناج تازه را به ماکارونی با سالاد گوجهفرنگی بیفزایید. موجب شادابی پوست شما خواهد شد
9 - انبه را در سس تند جانشین گوجهفرنگی کنید که نهتنها گیرندههای چشایی شما بهوجد درمیآیند بلکه میزان زیادی کاروتن نیز به سبد غذایی شما افزوده شده است
10 - آبمیوههای غنی از کاروتن را بنوشید، مثل آب طالبی و آب هویج.
او نه تنها برای شیعیان و مسلمانان، که برای تمام دلهای حقطلب، عدالتخواه و جویای فضایل اخلاقی، اسطورهای دوستداشتنی بوده و هست. برای همین است که همه جانهای پاک شیفته و سوگوار شهادت مظلومانه اوست و هنوز هم این پرسش در برابر قتل ناجوانمردانه او باقی است که چرا؟
بررسی و تحلیل فاجعه شهادت حضرت علی (ع)، حداقل از دو زاویه قابل انجام است؛ نخست آنکه بپرسیم او را چه کسی و چگونه کشت؟ و مقدمات و آثار این حادثه چه بود؟ دیگر آنکه به دنبال یافتن «چرا»یی این اقدام ضدانسانی باشیم.
شیوه اول همان روش تاریخ قلی است که در جای خود مفید و آموزنده است، اما نباید در آن متوقف ماند. باید به «تاریخ تحلیلی» هم رو آورد و فارغ از اینکه چه کسی مرتکب این فاجعه دهشتبار شده است، بررسی کرد که چرا چنین شد.
پاسخ به این سؤال دوم است که از تکرار فاجعه جلوگیری میکند و مرگ علی(ع) را مانند زندگی او برای ابدیت درسآموز و سزاوار اندیشیدن میکند.
یکی از بزرگترین و اصیلترین متفکرانی که در این باره اندیشیده است، استاد شهید مرتضی مطهری است و قصد ما در اینجا بازخوانی و مروری گذرا بر یافتههای ایشان است.
آن بزرگوار به مناسبت بحث «اسلام و نیازهای زمان» ضمن توجه به این تفاوت، آن را چنین مطرح کرده و پاسخ میدهد: «یک وقت میگوییم علی را که کشت و یک وقت میگوییم چه کشت؟ اگر بگوییم علی را که کشت؟ البته عبدالرحمن ابن ملجم، و اگر بگوییم علی را چه کشت، باید بگوییم جمود و خشک مغزی و خشکه مقدسی» (مجموعه آثاراستاد مطهری ، ج 21، ص 92).
این نکتهای است که به مناسبتهای مختلف در کتابهای گوناگون شهید مطهری موردتوجه و تأکید قرار گرفته است. ایشان جمود فکری را مهمترین تهدید برای جامعه و تفکر اسلامی میداند و بارها نسبت به تکرار آن هشدار داده است.
از نظر وی خوارج و قاتلان علی علیهالسلام تنها مصداقی از این خطر بزرگ هستند؛ نه تنها مصداق آن و بالاتر اینکه نشانههای حیات و حضور روحیه خوارج همواره وجود داشته و دارد.
استاد مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه علی (ع)» مینویسد: «بحث از خارجیگری و خوارج به عنوان یک بحث مذهبی، بحثی بدون مورد و فاقد اثر است، زیرا امروز چنین مذهبی در جهان وجود ندارد. اما درعینحال بحث درباره خوارج و ماهیت کارشان برای ما و اجتماع ما آموزنده است. زیرا مذهب خوارج هرچند منقرض شده است اما روحاً نمرده است؛ روح خارجیگری در پیکر بسیاری از ما حلول کرده است.» (مجموعه آثار، ج 16، ص 333)
معنای جمود و روح خارجیگری چیست؟ نشانههای آن کدام است؟ نمونههای آن چیست؟ به چه دلیل به این اندازه خطرناک است و همواره باید درباره آن اندیشید؟ و بالاخره راه مبارزه با آن کدام است؟ اینها پرسشهایی است که درمطالب بعدی پاسخ آنها را از لابهلای آثار شخصیتی جستوجو میکنیم که به تعبیر امام خمینی(ره) آثار او بدون استثنا خوب و آموزنده است.
ناشناس ماند؛ نه برای آنها که او را میشناختند و فتوحاتش را در جنگهای آن سالها- آن سالهای دور- میدانستند و نه برای آنها که با او در شهری میزیستند و شبانه به او ایمان میآوردند و صبحگاه حق حکومتش را انکار میکردند.
ناشناس ماند؛ تنها برای آنها که سفرههایشان خالی از طعام بود و فرزندانشان غمگین و گرسنه تا آبرویی از مستمندی ریخته نشود.
ناشناس ماند؛ برای کودکان بیسرپرستی که محبت پدرانه را ارزانیشان میداشت. برای آنها آنقدر ناشناس ماند تا به ضربت شمشیری زهرآگین در بستر آرمید و سفره تهیدستان خالی از قرص نان و میوه نخلستان شد.
حالا دیگر مستمندان شهر دانستهاند ناشناسی که شبانه سبدهای خرما و قرص نان را پشت درهای چوبی خانههایشان میگذاشت یا کودکان بیسرپرست را روی زانوهایش مینشاند و وقتی قرص نانی برای آنها نداشت شانههایش را برای بازی کودکان آزاد میگذاشت، مردی است که در 12سالگی به اسلام گروید و در 13 سالگی به مدینه رفت و یار نزدیک پیامبر گرامی اسلام شد.
آیات قرآن را که از زبان پیامبر جاری میشد، به رشته تحریر میکشید و به جایی رسید که در ماجرای غدیر، رسول خدا دست او را در میان جمعیت بالا برد و فرمود: «ای مردم هر آنکس را که من مولای اویم، پس از من این علی مولای اوست».
او همان بود که سفرههای خالی مستمندان را رونق بخشید و نور شادی به دلهای غمزده کودکان بیسرپرست تاباند.
حالا تنها کاری که میتوانستند انجام دهند، این بود که به پاس قدردانی از امیرالمومنین قدحی از شیر در دست گیرند و به خانه مولایشان بروند تا شاید او از بستر برخیزد.
امام علیعلیهالسلام، پیشوای اول شیعیان در سن 65سالگی به روایت امام صادق و در سن 63سالگی به روایت مردمی، به ضرب شمشیر زهرآگین «ابنملجم» از خوارج نهروان، پس از 3 روز بیماری ناشی از ضربتخوردن در محراب مسجد کوفه، در 21رمضان به شهادت رسید.
جوانمردی، شجاعت، عدالت، ایثار و انفاق، از خصوصیات بارز امام اول شیعیان است و ایرانیان مسلمان شیعه وی را نمونه یک انسان کامل میدانند. بنابراین تعجبی نیست که در جامعه مذهبی ایران گروههایی تشکیل شوند تا با احیای اندیشههای آن امام، عدالتخواهی و رسیدگی به وضعیت محرومان را سرلوحه فعالیتهای اجتماعی خود کنند.
جدا از فعالیتهای رسمی حکومتی در احیای اندیشههای ائمه اطهار، گروههای خودجوش غیردولتی و مردمنهاد(NGO) تشکیل شدهاند تا هم گامی در مسیر شناساندن خصوصیات اخلاقی و رفتاری انبیاء الهی بردارند و هم با تکیه بر سیره آنها در اصلاح معضلات و نارساییهای موجود در جامعه امروز ایران بکوشند.
این گزارش درست یک روز پیش از شروع شبهای قدر به دستتان میرسد تا در کنار استغفار از درگاه خداوند متعال در شبهای نزول قرآن، با گروهی آشنا شوید که سیره عملی مولای متقیان را در رسیدگی به وضعیت نیازمندان، سرلوحه فعالیتهای خود قرار دادهاند.
«کوچهگردهای عاشق» نام گروهی است که فعالیتهای خود را در جمعیت دانشجویی مردمی امام علی و با نام جهانی «The first big brother» سازماندهی کرده و این هشتمین سالی است که آنها فراخوان عمومی طرح ویژه «کوچهگردهای عاشق» را منتشر کردهاند.
قرار است اعضای این جمعیت در شامگاه 21رمضان یعنی تا سه روز دیگر و در صورت همکاری خیرین، تعداد 7 هزار کیسه آذوقه (با وزن تقریبی هر کیسه30 کیلوگرم)را که شامل 21 قلم از اجناس مورد نیاز خانوادههای محروم و کودکان بیسرپرست است، در یک طرح شبانه، به منزل نیازمندانی برسانند که شناسایی و تحقیق در خصوص وضعیت خانوادگیشان از 7 سال پیش آغاز شده و اعضای گروه در ارتباط مداوم با خانوادههای بیسرپرست، بدسرپرست و نیازمند آنها بودهاند.
جرقه تشکیل جمعیت امام علی،آنطور که «شارمین میمندی» موسس این جمعیت به من میگوید «از کلاسهای خودشناسی و دگرخواهی بوده است که هسته اولیه دانشجویی آنها در سال 78 و در دانشگاه شریف تهران به وجود آمد و هدف آن خارجکردن محرومان و مستضعفان ایران از فقر شدید اقتصادی وتلاش برای بالابردن سطح فرهنگی خانوادههای محروم بوده است».
اعضای تیم شناسایی «کوچهگردهای عاشق» در ارتباط مداوم با معتمدین محلهها، مسئولان مدارس مناطق محروم و مساجد محلههای شهر هستند تا از طریق آنها بتوانند آدرس خانوادههای نیازمند را به دست آورند. این گروه پس از آن، به ارتباطگیری با اعضای خانوادههای نیازمند میپردازند و با انتقال کیسههای آذوقه که به طور تقریبی نیاز غذایی و بهداشتی یکماهه خانواده را مرتفع میکند، روابط محکمتری با خانوادهها برقرار میکنند تا پروندهای از نیاز خانواده، تعداد فرزند، وضعیت سرپرست، موقعیت تحصیلی فرزندان و... به دست آورند و پرونده را بر اساس نیازهای خانواده اولویتبندی کنند.
شارمین میگوید: «خانواده درجه1 در تقسیمبندیهای جمعیت، خانوادهای است که در فقرِ فقرِ فقرِ مطلق به سر میبرد و در برنامههای امدادرسانی که با کمک خیرین انجام میشود، در اولویت نخست رسیدگی قرار میگیرد».
«کوچهگردهای عاشق» اگرچه دفتر مرکزی خود را در دانشگاه صنعتی شریف دائر کردهاند ولی ستاد اجرایی آنها که محل مراجعه مردم و کمکهای خیرخواهانه آنها به خانوادههای نیازمند است، یک خانه قدیمی در کوچهپسکوچههای شهر است که بین بچههای جمعیت با عنوان «خونه قدیمی» شناخته میشود؛ خانهای که منزل پدری شارمین بوده و حالا در اختیار اعضای جمعیت است.
آنها توانستهاند از سال 79 به اینسو، در مذاکره با دانشجویان دانشگاههای دیگر، فعالیتشان را به دانشگاههای سراسر کشور تعمیم دهند تا جایی که دفتر زابل، کرمان، شاهرود و... نیز در حال فعالیت سراسری برای یاریرساندن به مستمندان و محرومان جامعهاند.
علاوه بر کمکهای انساندوستانهای که اعضای جمعیت در طرح کوچهگردان عاشق، به طور مستمر و هر ماه انجام میدهند، بردن کیسههای آذوقه برای مستمندان، تنها در شامگاه شهادت امیرالمومنین به صورت آشکار صورت میگیرد.
زهرا رحیمی- دبیر جمعیت- میگوید: «در طول سال از طریق مدارس، مساجد و معتمدین محلهها و همچنین آدرس و نشانیهایی که مردم به ما میدهند، خانوادههای نیازمند را شناسایی میکنیم و در شب شهادت امام علی به نیت برزمیننماندن کولهبار آن حضرت، کیسههای آذوقه را بر دوش میگیریم و به خانه نیازمندان میرسانیم».
موسس جمعیت بینالمللی امام علی که فارغالتحصیل هنرهای نمایشی است، درباره تداوم حمایتهای انساندوستانه از خانوادههای محروم میگوید: «در صورتی که متوجه شویم برخی سرپرستهای خانوادهها باهمسر یا فرزندانشان بدرفتاری میکنند، به آنها اعلام میکنیم که ممکن است بهتدریج حمایتهایمان را قطع کنیم. همچنین با کمک خیرین به فرزندان خانوادههای فقیر، بورسیه تحصیلی اعطا میکنیم تا آنها فارغ از مشکلات خانواده، به تحصیل بپردازند».
کمیته آموزشی «کوچهگردهای عاشق» توانسته با شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل یا آنهایی که به دلیل فقر شدید دچار افت تحصیلی بالایی شدهاند، کلاسهای فوقبرنامهای را برگزار کند و با بهرهگیری از اعضای جمعیت، سطح تحصیلی فرزندان این خانوادهها را ارتقا بخشد.
بیشتر بچههای گروه، تمایلی برای ذکر مشخصات خود ندارند و به ذکر نام کوچک اکتفا میکنند. «حمیدرضا» یکی از فعالان بخش آموزش جمعیت است که در رشته متالورژی فارغالتحصیل شده و میگوید: «در رایزنیهایی که با فرهنگسراهای مناطق محروم شهر داشتهایم، توانستیم به منظور بالابردن سطح تحصیلی دانشآموزان و ایجاد کلاسهای فوقبرنامه مانند موسیقی و زبان، در بخش آموزش کارهایی انجام دهیم. البته در سال تحصیلی جدید میخواهیم برنامههای بیشتری را به کمک اعضای جمعیت و نیکوکاران برای خانوادههای محروم و کودکان بیسرپرست، اجرا کنیم».
او میگوید: «هدف جمعیت، توانمندسازی و خارجساختن مستمندان از چرخه فقر و پایانبخشیدن به نیازشان نسبت به کمکهای مردمی است که این کار با آموزش حرفههایی چون خیاطی، گلسازی و... میسر میشود.
در حال حاضر ما شروع به آمارگیری کردهایم؛ البته پیش از این، برنامههای فصلی و مقطعی اجرا شده ولی در طرح جدید که با آمارگیری صورت میگیرد، هدف، تنها برطرفکردن افت تحصیلی فرزندان خانوادههای محروم نیست بلکه میخواهیم عامل اصلی افت تحصیلی در این خانوادهها را پیداکرده و به حل ریشهای آن اقدام کنیم».
جالب است بدانید که عضویت در این جمعیت، تنها محدود به استادان دانشگاهها و دانشجویان نیست. «کوچهگردهای عاشق» از عضویت غیردانشگاهیان استقبال کرده و این موضوع، حتی اقلیتهای دینی را نیز شامل میشود تا جایی که در حال حاضر چند تن از مسیحیان نیز به عضویت این جمعیت درآمدهاند و به فعالیتهای بشردوستانه و اقدامات خیرخواهانه برای محرومان اقدام میکنند.
جمعیت امام علی در حال حاضر نزدیک به 3هزار عضو فعال در تهران، زابل، کرمانشاه، شاهرود و زنجان دارد که با الگوقراردادن سیره عملی امیرالمؤمنین، امدادرسانی به محرومان و تهیدستان را سرلوحه فعالیت خود قرار دادهاند.
«نفیسه» دانشجوی رشته گرافیک که نزدیک به سه سال است به عضویت «کوچهگردهای عاشق» و جمعیت درآمده، به دلیل فعالیت در کمیته شناسایی، بایگانی ذهنی نسبتاً کاملی از وضعیت خانوادههای محروم دارد. او پس از آنکه به همراه «حمیدرضا» و «گلاره» اعضای دیگر جمعیت امکان بازدید من از خانوادههای محروم را فراهم کرد، گفت: «ارتباط من با آنها خیلی عمیق است و این موضوع باعث شده که نسبت به آنها احساس مسئولیت زیادی داشته باشم. به اعتقاد من اعضایی که کارشان را در جمعیت و در ارتباط مستقیم با خانوادههای محروم و معضلات فردی و اجتماعی آنها آغاز کردهاند، ماندگاری بیشتری در گروه دارند».
خانوادههای محروم حالا با نام جمعیت امامعلی آشنا شدهاند؛ حتی آنها که کیسههای برنج، خرما، روغن و... را از اعضای جمعیت دریافت میکنند، بهخوبی میدانند که آنها به سیره عملی علی علیهالسلام در کمک به نیازمندان،عمل میکنند.
شاید حالا که این گزارش را میخوانید، برای مراسم احیای شبهای قدر آماده میشوید تا از آن دسته آدمهایی باشید که درهای رحمت الهی به رویشان باز میشود. کوچهگردهای عاشق ولی در شب بیستویکم از ماه رمضان به راه میافتند تا گرد فراموشی بیش از این شهر و دیارمان را فرانگیرد. آنها همچنان چشم به راه کمکهای خیرخواهانه همه ما هستند تا کیسههای آذوقه بیشتری را به خانوادههای بیبضاعت برسانند. آیا ما نیز در این شبهای قدر آنها را یاری خواهیم کرد؟
بیل روزنکرانت مدیر سایمنتک گفت: این محصول به منظور ارائه گردش وب ایمنتر توسط خنثیسازی حملات پیشینگ و گروهی و از کار انداختن «نرمافزارهای مخرب یا برنامههای بدخواهی که به دلیل سرقت اطلاعات محرمانه شما طراحی شدهاند»، در نظر گرفته شده است.
Norton Confidential، وقتی کاربران سایتهای پیشینگ مظنون را بازدید میکنند به آنان اخطار خواهد داد و وبسایتهای قانونی را با نمایش آیکون «Trust Mark» در نوار ابزار مرورگر قابل اعتماد معرفی میکند.
همچنین Keystroke Loggers را آشکار و از ارسال اطلاعات اسم رمز به وب سایتهای غیرمجاز جلوگیری میکند.
کریس سوینسون مدیر صنعت تحلیل نرمافزار شرکت NPD Group گفت: محصول، برای افرادی که اکنون مورد سرقت هویت قرار گرفتهاند، جذابیت ویژهای خواهد داشت و اگر سارق هویت در اطلاعات شخصی کاربران وقفهای اندازد، در هنگامی که افراد به صورت آنلاین خرید میکنند و یا به کامپیوتر خود وارد میشوند چون دارای فایروال نیستند، باعث محدود شدن آن نوع سوء استفاده میشود. وی افزود، اما این محصول مشتری را از بانک یا دانشگاهی که سرور آن مورد مخاطره قرار گرفته است، حفاظت نمیکند.
زیر مجموعه محصول Norton Confidential، در محصول Norton Internet Security 2007 سایمنتک عرضه شده است و نیز در مجموعه امنیتی Norton 360 ارائه میشود.
اشتراک یک سال Norton Conf idential به مبلغ 49.99 دلار آمریکا است؛ اما میتوان این محصول را از وب سایت سایمنتک به مبلغ 34.99 دلار خریداری کنید. نسخه بستهبندی شده محصول در ماه نوامبر عرضه خواهد شد.
این گوشی 6 شش میلی متر باریکتر و 10 گرم سبک تر از گوشی های قبلیسامسونگ است که به دوربین های 7 مگاپیکسلی مجهز بود
گوشی های schb600 علاوه بر دوربین 10 مگاپیکسلی دارای زوم اپتیکال تا 3 برابر و نزدیک نمایی دیجیتال تا 5 برابر است
با این موبایل و به عبارت بهتر با این دوربین! امکان گرفتن عکس های روشن و واضح از فضای تاریک وجود دارد.
نمایشگر ال سی دی فتوکرومیک با قابلیت ایجاد 16 میلیون رنگ، بلوتوث و پخش ام پی تری از دیگر ویژگی های این گوشی است
خدایا ! در این ماه درهاى فضلت را بهرویم بگشا
و برکاتت را برایم فرود آر
و مرا بر موجبات خوشنودیت توفیق ده
و در دل بهشت، مسکن و مأوایم ده.
اى اجابت کننده خواستههای بیچارگان
| ||
چهارده قرن پیش عاقبت پیامبر اعظم ص از دردی که مدتها بود در اندرون خود از آن می سوختند، پرده برداشته و به پیشگاه پروردگار خویش عرضه داشتند که: الهی! پروردگارا! این قوم که ادعای پیروی از راه مارا دارند این قرآن عزیز را از سر زبانها وقلبها و از عرصه عملی زندگیشان به کناری نهاده اند. ولی سخن اصلی اینجاست که آیا این فقط پیروان آنروز حضرت بودند که مختص و مصداق این عرض شکایت بودند؟ بوی غربت قرآن امروز هم از جای جای حیات پیروان ایشان به مشام می رسد واینان نیز غافلانه به مهجور ساختن قرآن از زندگی خود دست زده اند و واقعیتی دیگر اینکه شاید شناختی که مستشرقین و دیگر غیر مسلمانان - حال به منظور وبهانه اسلام شناسی یا دیگر اغراض - به معارف قرآن دارند ده یک شناخت خود مسلمانان از این ارمغان ناب نبوی نیست. مستر همفر، یکی از جاسوسان انگلیسی در کشورهای اسلامی که خاطراتش باعنوان دستهای ناپیدا ترجمه شده است در ضمن سخنان خود میگوید: پس از دو سال زحمت کشیدن وصرف وقت ، در ترکیه ی آن روز، بامعارف قرآن آشنا شدم. به طوری که در احتجاجات خود با عالمان مسلمان به آیات قرآن از حفظ استناد می کرد. چه بسیارند مسلمانانی که عمری را به پایان رسانده اند ولی باتمام تاسف ها به گوشه ای از معارف ظاهری قرآن هم آشنا نشده ودست نیافته اند. گویا سینه پیامبرص دیگر بار به همین درد مشتعل گشته و مسلمانان امروز مصداق این سخن امیر المومنین ع شده اند که فرمودند: روزگاری بر این مردم خواهد آمد که از قرآن جز رسم و نشانی باقی نخواهد ماند. اساسا مهجور ساختن قرآن و عدم توجه به آن می تواند در چهار وجه ظهور یابد:اول مرتبه ی آن اینکه از سر زبانها افتاده ومردم مسلمان آنرا حتی قرائت هم نکنند. دوم مرتبه آن اینکه به قرائت آن اهتمام داشته باشد ولی در ضمن آن به تفکر و تدبر در آیات نپردازد و مرتبه سوم هم اینکه مانند برخی محققان و پژوهشگران به بررسی و قرائت وشناخت زوایای آن پرداخته شود ولی قلبا به معارف آن - که با ذهن خود با آنها آشنا شده است - ایمان و گرایش نداشته واز روی دل رغبتی در پذیرفتن نداشته باشند. مرتبه چهارم اینکه شاید کسی به قرائت آیات آن بپردازد و قلبا نیز به گفتارها ومحتوای آن ایمان و گرایش پیدا بکند ولی در مرحله عمل از بکار بردن دستورات و رهنمودهای آن غفلت بورزد و حال آنکه ترک هر کدام از این سه مرتبه و مرحله در مفهوم مهجور ساختن قرآن بوده و از این نظر هیچ تفاوتی با هم نخواهند داشت ؛ خواندن بدون تدبر و تدبر و تلاوت بدون باور داشتن و باور داشتن بدون بکارگیری آن در زندگی روزمره هیچ کدام ارزش نخواهد داشت و حق جایگاه قرآن را ادا نخواهد نمود. این دستور خود خداونداست خطاب به پیامبرعظیم الشان ص که فرمودند: فاذا قراناه فاتبع قرآنه یعنی ای رسول ما! بر تو و پیروان توست تبعیت عملی از آموزه های این کتاب مقدس. پس عدم التزام عملی به فحوای آیات قرآن از مصادیق مهجور ساختن آن به شمار میرود ولی با تمام اینها باید درد را ریشه یابی کرد تا درمان آن میسر گردد. ریشه واساس مشکل در این است که مهمترین وشاید تنهاترین دلیل بر مهجور ساختن قرآن از عرصه فکر و اندیشه وعمل ،عدم شناخت و معرفت به جایگاه و فحوای آن باشد؛ چرا که محال است کسی با مزایای یک شی ئ آشنا باشد و در ضمن ، نیازمندی خود به آن مزایا را احساس بکند و با این وجود به آن وقعی ننهد. در مورد قرآن نیز همینگونه است. علت اساسی این نوع کم کاری عدم شناخت تنهاترین ارمغان مکتوب صددرصد متقن نبو ی است. بدون شک آنانکه به هر نحو از انحائ سه گانه مطرح شده ، رفتارشان به غربت قرآن انجامیده است در واقع با محتوای آن غریب بوده ومعرفت لازم را به ما فیهای قرآن نداشته اند. بنابراین برای درمان این درد لازم است که در رساله ای هر چند مختصر به معرفی قرآن مجید پرداخته شود تا شاید گامی باشد در رفع این کمبود ؛ معرفی ای که مستند باشد به تعریف های صاحب اصلی این گفتارها یعنی پروردگار متعال ونیز مستند باشد به روایات راسخان در علوم قرآن و مبینان حقیقی حقایق آن یعنی حضرات چهارده معصوم ع. اشارات قرآن به مباحث علمی اشاره به علت آفرینش شب و روز در آیه 12 سوره اسرائ، که علت آنرا ایجاد فرصتی برای کار و فعالیت و تعیین حساب سالها و روزها و تشکیل تقویم اوقات بیان می کند. اسرائ، 12اشاره به تاریخ منظومه ی شمسی در آیه 30 سوره «انبیائ» که اعلام میدارد این منظومه در اصل یک واحد بوده و تدریجا اجرام آن از همدیگر جدا شده اند. اشاره به ریشه و ماده اصیل آفرینش کل موجودات زنده در آیه 31 سوره انبیائکه سرمنشا آنرا آب اعلام می کند که تحقیقات علمی را می طلبد. اشاره به علت آفرینش بادها در آیه 22سوره حجر و آیه 33 سوره شوری که در تمام اینها جنبه های کاربردی بادها را در کمک به تلقیح ابرها و ایجاد باران و حرکت کشتیها اعلام می کند. اشاره به علت آفرینش دریاها در آیه 14 سوره نحل که دریاها را منبع تامین نیازمندیهای گوشتی و پوشاک و کمک به تجارت دریایی ودیگر کاربردها معرفی می کند. اشاره به علت آفرینش زمین در آیات 19 و 20 سوره نوح و آیه 15 سوره ملک که وسیع بودن زمین را ابزاری برای رفع حوائج گوناگون و گسترده و نرم و هموار بودن و پستی و بلندی آنرا سببی بر راحتی رفت وآمدها وجذب منافع غذایی آن معرفی می کند. اشاره به ریشه آفرینش انسان و جزئ جزئ مراحل آن در آیه 5سوره حج که ابتدای آنرا از خاک و سپس از نطفه و خون بسته وآنگاه از گوشت تمام یا نا تمام اعلام می کند. اشاره به کیفیت آفرینش آسمانها و زمین که صورت اولیه آفرینش آسمان را گازهای پراکنده اعلام می کند و به کروی بودن زمین اشاره کرده است. اشارات قرآن به مباحث فلسفی خداوند متعال در قران کریم از مبحث فلسفی علت العلل وغایت الغایات سخن رانده و هر دوی آنرا خود خدا معرفی می کندآن هم با استدلالات عقلی ای چون «او اول و آخر و ظاهر و باطن است.» یا گفته اوست که می فرماید:«خدا خالق همه چیز و او یکتای قهار است.» و در دیگر آیات قرآن از قانون علیت جانبداری کرده و برای هر پدیده مادی و غیر مادی بدون استثنا علت و سببی را مطرح می سازد مثلا_ علت فساد را موشکافانه مد نظر داشته و چنین بیان می کنند که «فساد در خشکی و دریا به وسیله آنچه دستان مردم کسب کردند آشکار شد.» ؛ یعنی این اعمال و کردار خود افراد است که سبب افشای فساد در بینشان گردیده است و نمونه های دیگر نیز همینطور که در مطالب فوق هم به چند مورد از آن اشاره شد و نیز این بحث فلسفی را مطرح می کند که علت و معلول هر دو محکوم اراده خدا یند و بیشتر مباحث فلسفی واستدلالات ذهنی و منطقی ودلایل محسوس و عینی را در باب خداشناسی مطرح می سازد آنجا که در آیه سوره انبیا برای اثبات وحدانیت خدا قوه تعقل مخاطب را به داوری می کشاند ومی فرماید: «اگر در آسمان و زمین خدایی غیر از الله بود در آسمان و زمین فساد می شد.» ؛ یعنی اگر این جهان را خدایانی نیز غیر الله بود یقینا خلل و فساد در امور تدبیر و نظام آن راه می یافت ؛ پس از نظم ثابت عالم بدانید که پادشاه ملک و خدای یکتاست. یا درآیه طور با تکیه بر همین ابزار عقل و منطق به اثبات وجود خدا می پردازد و می فرماید شما که منکر وجود خالق و صانع و خدایید کافیست در این سوال تفکر کنید و پاسخ گویید که آیا پس موجودات از عدم و نیستی صرف و خود به خود به وجود آمده اند یا اینکه خویشتن خود را خلق کرده اند؟ و برای خداشناسی راههایی منطقی رامطرح می سازد که عبارتند از «تفکر و اندیشه در حیات و طبیعت». اشارات قرآن به مباحث اقتصادی واجتماعی در قرآن کریم از روابط مالی افراد و از انواع دوگانه مالکیت یعنی مالکیت حقیقی و اعتباری سخن رفته است ، مثل آیه 128 سوره اعراف که می فرماید: «همانا زمین از آن خداست و به هر کدام از بندگانش که خدا بخواهد به ارث می رسد.» همچنین مساله تعدیل ثروتها را در قالب دستورات زکات و خمس و صدقه بیان می کند به مباحث اجتماعی مسوولیتهای متقابل افراد در قالب وحدت و تعاون اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر پرداخته و در باب برابری و برادری اجتماعی افراد می فرماید: «همانا مومنان برادرند.» همچنین مساله عدالت رفتاری را چنین مطرح می سازد که (نقل به معنا) هرکس به نسبت تعادل در گرو کرده ها ی خویش است نه کمتر ونه بیشتر از آن. |
جوانی علی (ع) الگویی برای جوانان
می گویند باید از حضرت علی (ع) الگو بگیریم! اما چگونه؟!... من یک جوان هستم! یک جوان با خصوصیات خاص دوران جوانی! یک جوان با شور و نشاط خاص این دوران که به خنده و تفریح , به شور و احساست نیاز دارد و الگویی که مرا به شور آورد
با تمام این حرفها , باز هم الگو برای تو و برای همه , مولای متقیان است : و بخصوص جوانی شان
بله! خود امیر المومنین در جوانی شان , الگو داشته اند. الگویشان نیز پیامبر بوده است . از علی (ع) از شش سالگی همراه و همراز پیامبر و در خانه ایشان زندگی می کرده اند و در همه امور زندگی شان , حتی جزیی ترین مسایل هم به پیامبر اقتدا می نمودند یعنی خود ایشان هم از یک انسان کامل و والای دیگر الگو می گرفته اند
اما چگونه؟
پیامبر اکرم (ص) و علی(ع) همواره با هم بودند. از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خویشان دعوت عمومی در خانه خدا و حتی سفرههای تبلیغی پیامبر. علی (ع) همیشه اول صبح به دیدار پیامبر می رفت و آنگاه یکدیگر را شاداب در آغوش می کشیدند و احوال هم را می پرسیدند . آندو بزرگوار اوقات زیادی از شبانه روز را در کنار هم به کار و تلاش می پرداختند و گاه علی (ع) خالصانه عرق از پیشانی پیامبر پاک می کرد و ایشان صمیمانه از او تشکر می نمود
علی (ع) خود در این باره می فرماید : (( پیامبر (ص) مرا در دامان خود پرورید. من کودک بودم , پیامبر مرا چون فرزند خود درآغوش گرمش می فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جای می داد... هرگز نیافت که من دروغی بگویم و در کردار من اشتباهی رخ دهد. من همچون بچه شتری تازه که پیوسته به دنبال مادرش هست , دنبال او می رفتم . او هر روز نکته ای تازه ای از اخلاق برای من آشکار می ساخت و مرا فرمان می داد که در خط او حرکت کنم . ان حضرت مدتی از سال در کوه حرا به سر می برد و کسی جز من او را نمی دید... من نوروحی و رسالت را می دیدم و بوی خوش و دل انگیز نبوت را احساس می کردم ... موقعیتی که من در محضر رسول الله داشتم برای هیچ کس نبود))ـ
بسیار خوب!تمام این حرف ها درست ! اما حضرت علی (ع) , پیامبر را می دیده اند و وجود ایشان را لمس می کرده اند و به ایشان اقتدا می کرده اند اما من چه که حضرت علی (ع) را نمی بینم , چگونه می توانم از ایشان الگو بگیرم !؟
تاریخ که روح , افعال و رفتار امیرالمومنین را دیده و نقل کرده است . از او استفاده کن ! از دیدگان تاریخ!؟
شجاعت , جوانمردی و شورمندی حضرت علی (ع)
آری ! مگر تو نمی گفتی الگویی می خواهی که تو را به شور بیاورد . آنچه می تواند یک جوان را به شور بیاورد , دیدن حماسه آفرینی ها و شورمندی های کسی است که به او علاقه مند است . حال چه کس دیگری را سراغ داری که به اندازه امیرالمومنین , حماسه آفریده باشد
در همان کودکی که مصادف بود با آغاز بعثت پیامبر , کودکان به تحریک مشرکان پیامبر را آزار می دادند و سنگ می پراندند, با شجاعت از اطراف پیامبر دور می کرد . چه کسی , شب را در بستری پر خطر بجای دیگری , بجای محبوبش خوابیده و از آن شب بعنوان لذت بخش ترین شب عمرش یاد کرده است ؟ مگر رشادت های امیر المومنین در جنگ بدر را نشنیده ای؟ آن هنگام او فقط 25 سال داشته است و به گفته مورخین نیمی از کشته شدگان این جنگ با ضرب مشیر علی (ع) از پای درامده بودند. می دانی در جنگ احد زمانی که علی (ع) 26 سال داشت , آنجا که در همان اوایل جنگ 9 پرچمدار لشگر دشمن را به خاک انداخت و بعد هنگامی که پیامبر در خطر محاصره بود پروانه وار به دور آن حضرت می چرخید و از وجود مبارکشان محافظت می کرد همه مردم چه ندایی را از آسمان شنیدند
لا فتی الا علی , لا سیف الا ذولفقار
علی از همه جوان ها بهتر است و ذوالفقار او از همه شمشیرها برنده تراست
اما جنگ خندق و شجاعت بی همتای علی (ع) و داوطلب شدن ایشان جهت مبارزه با عمروبن عبدو یکی از نیریمند ترین مردان عرب آری همانجا بود که پیامبر به واسطه اخلاص علی (ع) در این مقابله بی نظیر فرمود
ضربه علی یوم الخندق , افضل من عباده ثقلین
به راستی که چنین جمله ای در وصف هیچ دلیر مرد دیگری بیان نشده ! در ان زمان امیر المومنین 28 سال بیشتر نداشت!؟
در جنگ خیبر نیز هنگامیکه تمام مردان با تجربه و جنگ دیده سپاه اسلام شکست خورده بازگشتند , علی (ع) به میدان آمد و با فتح قلعه محکم و مقاوم خیبر ان پیروزی بزرگ را برای اسلام به ارمغان اورد
به راستی که هیچ جوان دیگری , چنین جوانی پر شور و هیجان انگیزی نداشته است
همه مردان بزگ تاریخ بشریت و پیشاپیش همه آنها علی (ع) در دوران جوانی از رموز موفقیت به خوبی بهره برده , راههای پر پیچ و خم آن را با درخشندگی پشت سر نهاده , توانسته اند کارهای بزرگی را به انجام رسانند
می دانی ای دوست عزیز : من هم حرفهای تو را می پذیرم . اما جنگ و شور و حماسه بخشی از زندگی انسان است . چیزهای دیگری هم هستند که آدمی باید به آنها هم توجه کند. یک الگوی کامل , باید در ان زمینه ها هم حرف برای گفتن داشنه باشد. اینطور نیست ؟
حتما همینطور است و من به تو می گویم که امیر المومنین در آن موارد هم , الگویی قابل قبول و کامل ارایه می دهد . آخر تو درباره زندگی امیرامومنین چه فکر کرده ای؟
فکر می کنی تمام زندگی حضرت علی (ع) در جنگ و عبادت خلاصه شده؟
یعنی اینطور نبوده است !؟
نه که نبوده است ! حضرت علی (ع) , مردی خوش رو و خندان بوده اند . همیشه تبسم بر لب داشته اند که دل مومنان را شاد می کرده است . ایشان تفریح هم می کرده اند. منتها تفریح در دیدگاه امام علی (ع) ولگردی و اتلاف وقت یا روز را به شب رساندن نبود؟
پس تفریح علی (ع) چگونه بود؟
علی (ع) کار را تفریح می دانست
تفریح او را , مسافرت ,کمک به دیگران ,تحصیل و تدریس , سرودن , نوشتن , حفظ و قرائت قران , مباحثه , نگریستن به طبیعت و ورزش تشکیل می داد . پرداختن به ورزشهای شمشیر بازی , پرتاب نیزه , اسب سواری , کشتی , وزنه برداری و شرکت در مسابقات ورزشی هم برای ایشان جنبه تفریح داشته است
چقدر جالب بوده است ! احتمالا به دلیل همین دیدگاه امیرالمومنیننسبت به تفریح و زندگی بوده است که اگر سرتاسر زندگی شان را مرور کنیم , لحظه ای توقف و سکون در ان نمی یابیم. گویی حتی یک لحظه هم با لحظه قبلی اش مشابه نبوده است و درست بدلیل همین دیدگاه بود که شوخی و خنده هم در سیره مولای متقیان شکل دیگری داشت
امیر المومنین اهل شوخی و مزاح بود. اما نه شوخی های زننده و بی مزه ! بلکه مزاح های معنادار و آموزنده
هر گاه یکی از یاران و دوستانش را گرفته می دید با شوخی او را خوشحال می کرد تا اندکی از اندوهش کم شود. از همه مهمتر اینکه شادی علی (ع) هنگامی بود که یک کافر , مسلمانمی شد. جنگی به پیروزی ختم می شد , غذایی به فقیر می رساند , دل غمدیده ای را شاد می کرد , مشکلی را از کسی مرتفع می کرد و کودک یتیمی را ذوق زده می نمود
نکته دیگر هم این بود که مولای متقیان در شوخی هایش مراقب و محافظ حدود شرعی بود تا حتی به شوخی دروغ نگوید , دل مومنی را نشکند و یا با زن و دختر نامحرمی , شوخی نماید
علی(ع) و اتباط با زنان و دختران
به طور مثال همین چگونگی ارتباط داشتن با زنها و دخترهای نا محرم در جامعه , یکی از معضلات امروز ما جوانهاست.بخاطر اینکه نه الگوی مناسبی در مورد ان ارائه شده و نه دیدگاه دین در مورد آن به خوبی مشخص و تبیین شده است. تازه , تندروی ها و کج روی های گروهها و طبقات گوناگون در مرحله عمل را هم به آن اضافه کن
اگر به سیره امیرالمومنین دقت کنی , می بینی که حضرت , در سنین جوانی با زنان سالخورده سلام و احوالپرسی می نمود ولی با دختران و زنان جوان نه ! حتی سلام هم نمی کرد . در حالیکه پیامبر در همان زمان با زنان و دختران جوان هم سلام و احوالپرسی می کردند چون زمانی که علی (ع) 20 ساله و در عنفوان جوانی چنین عمل می نمود , پیامبر اکرم قریب 50 سال از عمر شریفشان می گذشت. بنابراین از آنجا که احتمال پیش امدن گناه دست کم برای طرف مقابل دور از ذهن نبود , علی (ع)این تربیت شده مکتب پیامبر به عنوان یک جوان سعی داشت مسائل ارتباطی و حدود بین دختر و پسر و به عبارتی زن و مرد را مراعات کند. هر چند وجود نازنین آن حضرت مبراو پاکیزه از هرگونه آلودگی بود
از طرفی پیامبرسه دختر جوان به نامهای زینب , ام کلثوم و فاطمه در خانه داشتند , بااینکه علی(ع)از کودکی به این خانه رفت و آمد داشتند , اما در این رفت و امدها نهایت دقت را بعمل می آوردند. درحالی که همین علی (ع) در دوران خلافتش وقتی که حدود 60 سال سن داشت و همسر شهیدی را نیاز به کمک دید به یاری او شتافت
پس در ارتباط با افراد نامحرم , چیزی که بیش از همه اهمیت دارد
نیت و انگیزه طرفین و از همه مهمتر عدم امکان وجود مفسده در این ارتباط برای هر دو نفر است
یاری رساندن به نیازمند و در طلب رضای خدا آنهم در حد ضرورت مطلوبست و لیکن این سیره جدایی از بهانه جویی برای آشنایی و استمتاعات و لذت جویی و هرگونه آلودگی دیگر است
به راستی که کسی چون حضرت علی (ع) , در سنین جوانی اش و در ریزترین حرکات و رفتارهایش بهترین الگوی نسل جوان ماست