اصطلاح پادکست مانند کلمه "رادیو" میتواند هم به معنای محتوا و هم به معنای شیوه ارائه باشد.
تولیدکننده پادکست اغلب پادکستر (podcaster) نامیده میشود. گرچه وبسایتهای پادکسترها ممکن است دانلود مستقیم یا جریانیافتن (streaming) محتوای خود را هم عرضه کنند، پادکست از سایر فرمتهای صدای دیجیتال با قابلیت آن برای دانلود شدن خودکار با استفاده از نرمافزاری که توانایی خواندن فیدهایی مانند RSS یا Atom را دارد، مشخص میشود.
در ابتدا مقصود از پادکستکردن امکان دادن به افراد برای پخش"شوهای رادیویی" خودشان بود، اما این وسیله به سرعت به شیوههای بسیار گوناگونی از جمله پخش درسهای مدرسه، اعلان تورهای رسمی و غیر رسمی موزهها، فرستادن اعلانهای کنفرانسها و حتی پخش پیامهای ایمنی عمومی پلیس بدل شده است.
رفتار آنلاین همیشه بر اساس نحوۀ تعامل و برهم کنش این ویژگی ها با خصوصیات افراد حضور یافته در این محیط ها مشخص میشود.
برای طبقه بندی این خصوصیات می توان از انواع سیستم ها استفاده کرد. می توان بر روی ویژگی های خاص کاربر مانند مهارت های کامپیوتری و اهدافش از به کارگیری اینترنت و یا خصوصیات مردم شناختی (سن،موقعیت اجتماعی - اقتصادی، شغل و غیره) متمرکز شد.
بعلاوه چندین سیستم جامع نظری ( تـﺌوریک) در روانشناسی وجود دارد که می تواند به ما در جهت بررسی رفتار انواع تیپ های شخصیتی در فضای اینترنتی کمک کنند. سیستم Myers-Briggs یا مدل شخصیتی Guilg ford نمونه ای از آنهاست.
در این کتاب سایبر اسپیس به عنوان یک بسط روان شناسانه (وسعت یافتن قلمرو روان فرد) از دنیای درون-روان فرد تعریف شده است. به عبارت دیگر یک فضای روان شناسانه که میتواند پروسه های (فرآیند های) پروژکشن (فرافکنی منویات درونی) , دست به عمل زدن و ترانس فرنس ( ترا-گشت) را فعال و تحریک کند .
یک فضای روان شناسانه می تواند تجربه حسی را دچار تغییر کرده و حتی یک وضعیت فکری رویا گونه را ایجاد نماید. وجود یک تـﺌوری که حوزه تخصصی اش درک و فهم دنیای درون-روان و ابعاد گوناگون هشیاری باشد به ویژه برای ادراک این وجه و بعد "شخص" در برهم کنش شخص/محیط مفید خواهد بود.
تـئوری روان-کاوانه با این سوژه به خوبی سازگاری دارد. این تـﺌوری در بر دارنده یک مدل غنی و جامع از تیپ های شخصیتی به دست آمده در طول100 سال تحقیق و تجربه بالینی است. کتاب نانسی مک ویلیامز تحت عنوان "تشخیص روان کاوانه" (انتشارات گیلفورد 1994) یک منبع عالی است که انواع مفاهیم روانکاوانه را خلاصه و یکپارچه درخود جای داده است.
تیپ های شخصیتی اصلی
این مفاهیم روان کاوانه درباره تیپ های شخصیتی اصلی هستند. برای هر کدام از این تیپ ها، مک ویلیامز دست به تحقیق و تفحص در زمینه های ویژگی های ظاهری، خلق و خو، سازمان رشد دهنده، دفاع ها، پروسه های تطبیقی، روابط عینی و پدیده های ترانس فرنس/ضد ترانس فرنس زده است.
سبک های شخصیتی تشریح شده به قرار زیر هستند:
- سایکوپتیک (ضد اجتماعی)
- خود شیفت گر (نارسی تیک)
- شیزوﺌید
- پارنوید
- افسرده و مانیک ( تکانشی)
- مازوخیستی (خود آزاری)
- وسواسی و بی اختیار
- هیستریک (Histrionic)
- منفک گرا ( دگر گریز)
یکی از حوزه های پژوهشی بررسی رفتار آنلاین، همین تیپ های شخصیتی هستند و اینکه چگونه بصورت سوبژکتیو تجربه می کنند و به انواع ویژگی های روان شناسانه مختلف در سایبراسپیس واکنش نشان می دهند.
اینکه چگونه تجربه آنلاین را برای دیگران به وجود می آورند و جنبه های آسیب زننده و سودمند فعالیت های آنلاین این افراد چقدر حائز اهمیت است.
تحقیقات بالینی نیز چنین نشان میدهند که سبک ها-الگوهای متمایز شناخت محوری در رابطه با تفکر و ادراک وجود دارند و با تیپ های گوناگون مرتبط بوده و ممکن است روشن کنند که چرا افراد مختلف یک نوع فعالیت آنلاین را بر سایر فعالیت ها ترجیح می دهند.
پرسش های جالب
برخی از سؤالات جالب در این زمینه به قرار ذیل هستند :
- آیا ناشناس بودن در فضای آنلاین و آزادی دسترسی باعث تشویق و دلگرمی شخصیت های ضد اجتماعی می شود؟ آیا آنها برخی از هکرهای سایبر اسپیس هستند؟
- آیا افراد خود شیفته از توانایی جلب توجه فراوان به عنوان یک ابزار در جهت پدید آوردن یک جمعیت تحسین کنندۀ استفاده خواهند کرد؟
- آیا شخصیت های منفک گرا گرایش دارند که خود را در زندگی سایبراسپیس (اینترنت) ایزوله کرده و از زندگی واقعی (چهره به چهره و ملموس) دوری کنند؟ آیا آنها گرایش دارند تا انواع هویت های متمایز و چند گانه آنلاین برای خود ایجاد کنند؟
- آیا افراد شیزوﺋید به صمیمیت محدو برخاسته از ناشناس بودن در فضای آنلاین گرایش داشته و جذب آن می شوند؟ آیا آن ها برای دیگران کمین می کنند؟
- آیا افراد مانیک از ارتباطات غیر سینکرونه (غیر همزمان) به عنوان ابزاری برای ارسال پاسخ های سنجیده (محاسبه شده) برای سایرین استفاده می کنند؟ آیا آنها بطور ذاتی مکالمات موجز، آنی و فی- البداهه در طول چت و IM را ترجیح می دهند؟
- آیا افراد فاقد اختیار معمولاً بسوی کامپیوترها و فضای اینترنتی جذب می شوند تا روابط خود و محیط را به کنترل خویش درآوردند؟
- آیا افراد هیستریک (Histrionic) از فرصت های مهیا شده برای نمایش های تـئاتری در گروه های آنلاین ؛ به ویژه در محیط هایی که ابزارهای نرم افزاری برای خود بیانی(Self-Expression) خلاقانه بهره برداری کرده و از آنها لذت می برند؟
شخصیت ضدیتی (پرخاشگر انفعالی)
یک تیپ دیگر که در گروه های بحث آنلاین غالباً حضور دارد "شخصیت ضدیتی" است که از این نوع افراد به عنوان " پرخاشگر انفعالی" یا آدم های "بلی،اما " یاد می شود.
این نوع افراد همیشه یک گرایش قوی برای مخالفت با دیگران دارند و پیام های آنها در ایمیل و بحث های گروهی غالباً با کلماتی نظیر "ولی" و یا "در هر صورت " همراه است. یک پیام ضدیتی روشنتر می تواند با واژۀ خب (well) که مترادف " بلی،اما " است، شروع شود.
تـئوری سایکو دینامیک چنین نظر می دهد که این افراد گرفتار احساسات رادیکالی و خصمانه ای هستند که فقط میتواند به صورت انفعالی وغیر مستقیم از طریق مخالفت ابراز شود و اینگونه ابراز وجود کنند. این نوع افراد نیاز دارند تا با دیگران مخالفت کنند و از این راه هویت شکنندۀ خود را تثبیت کنند و یا با یک اثبات ظاهری که حق با آنها است و دیگران اشتباه می کنند،حس احترام به خودشان را در خودشان تقویت کنند.
افراد دارای گرایش های ضدیتی سعی می کنند خودشان را در فضاهای انتلکتوﺋلی – جدلی گروههای آنلاین داخل کنند. این فضاها هم در کنار مشکل عدم انطباق این گونه افراد با دیگران مزید بر علت می شود و گرایش های ضدیتی آنها را بیشتر تقویت می کند.
ماهیت یک فرد ضدیتی و برخی دیگر از تیپ های شخصیتی در جوک های مربوط به "شخصیتهای گروه خبری " آشکار می شود که احتمالاً یک ترکیب فکاهی از تمام ویژگی های مشکل آفرین این تیپ های شخصیتی است.
آنچه که دراین مقاله بطور ضمنی بیان شده آن است که افراد، محیط های آنلاین و استراتژی های ارتباطات آنلاین سازگار با تیپ شخصیتی خود را انتخاب می کنند.
اما آیا این افراد به راحتی هم وارد تعاملات آنلاینی می شوند که احساس می کنند با ماهیت حقیقی و سبک شناختی آنها سازگاری دارد؟
آیا برخی از آنها صرفاً به واسطه نیازهای زیربنایی و حالات عاطفی تعیین کنندۀ کاراکتر خود دست به چنین اعمالی نمی زنند؟
در کتاب روان شناسی سایبراسپیس"The Psychology of Cyberspace" به مقولاتی چون:
- ویژگی های روان شناسانۀ اصلی فضای اینترنتی
- مدیریت هویت در سایبراسپیس
- ترانس فرنس با کامپیوتر خود و فضای اینترنتی
- تأثیر ضد بازدارندگی آنلاین
اشاره شده است.
سخن نیشدار چه بر زبان جاری شود چه بر صفحه کاغذ بیاید تاثیرش بیش از فشنگ و گلوله است. شاید این سخن یک طرح ملی را عقیم بگذارد یا به منافع عالی فلسطینیان ضربه بزند. علت بروز وضعیت آشفته و ویران در فلسطین که همه ما را به ستوه آورده اقدامات تحریک آمیزی است که جگرها را خون کرده و بذر کینه و دشمنی را در دل ها کاشته است.
برخی گروه های سیاسی فعال در صحنه فلسطین در شرایط بحرانی به منظور نیل به اهداف حزبی خود دست به اقدامات تحریک آمیز می زنند و شاید بتوان این اقدام آنان را هضم کرد، ولی مقصود احمد عبدالرحمن، از چهره های برجسته تشکیلات خودگردان، از اینکه اظهارات و مواضع جنبش مقاومت اسلامی حماس را منفی توصیف و آن را علت توقف مذاکرات مربوط به تشکیل دولت یکپارچه ملی قلمداد می کند، چیست؟ به نحوی که مدعی است: «علت توقف مذکرات مربوط به تشکیل دولت یکپارچه ملی افزایش اظهارات منفی، خصمانه و ضد و نقیض برخی رهبران حماس است که این اظهارات تاثیر منفی خود را بر مسئله تشکیل دولت وحدت گذاشته است؛ اظهاراتی که با واکنش شدید و تند برخی کشورها رو به رو شده است.»
چرا این اظهارات شک برانگیز در حالی عنوان می شود که ما نیاز مبرم به یک فضای آرام و اظهاراتی داریم که به نفع گفتمان ملی تمامی شود ؛ گفتمانی که هر فلسطینی غیور برای شنیدن نتایج آن لحظه شماری می کند؛ فلسطینی که می خواهد وحدت، انسجام و همگرایی جامعه خود را ببیند.
نبیل عمرو، مشاور اطلاع رسانی ابومازن که می خواهد از گل آلود ماهی بگیرد و فضای سیاسی را با توسل به اظهارات پیشگویانه اش مسموم کند، می گوید: «تلاش های بی وقفه ای که برای تشکیل دولت یکپارچه ملی صورت گرفته به بن بست رسیده و بی ثمر مانده و تشکیل دولت یکپارچه ملی را با چالش مواجه ساخته است.»
سوالی که اینجا مطرح است اینکه چرا ابومازن درباره شکست تلاش طرح ملی (تشکیل دولت یکپارچه ملی) هشدار می دهد، طرحی که ملت فلسطین را از محاصره نفس گیری که جهان غرب و عرب آن را بر ملت فلسطین به خاطر تجربه دمکراسی شان تحمیل کرده است، نجات می دهد ؛ دمکراسی که دم از آن می زنند و خود را منادی آن می دانند و بهترین آهنگ ها را برایش می نوازند و بهترین ترانه خوانان آن را به آواز می خوانند. آنان برای بی ثمر گذاشتن گفت و گوها، براندازی دولت کنونی و انحلال پارلمان به فرمان ریاست جمهوی دل خوش کرده اند و ثانیه شماری می کنند. اما زمانی که مطمئن شدند که دولت فلسطینی در نیت خود برای تشکیل دولت یکپارچه ملی که تمامی گروه های ملی را در خود جای می دهد، جدی و قاطع است شروع به جوسازی و شایعه پراکنی کردند و مدعی شدند که رئیس جمهور گفته است که گفت و گو با حماس متوقف شده است و پس از آن اظهارات خصمانه ای را که حکایت از کینه توزی آنان داشت، بر زبان جاری ساختند.
این جریان وابسته به جنبش فتح نمی خواهد دولت یکپارچه ملی شکل بگیرد و حماس در آن شرکت داشته باشد، زیرا این دولت سبب ساز نجات این دولت از محاصره می شود که این جریان به هیچ رو خواهان چنین چیزی نیست.
این همان جریانی است که حب ریاست و جاه طلبی به اعماق وجود رهبران آن رسوخ کرده است و حاضر نیستند به هیچ قیمتی کرسی های قدرت را رها کنند و به یک اپوزیسیون مبدل شوند.
این سخنگویان تبلیغاتی و غیر تبلیغاتی به نفع چه کسانی سخن می گویند؟ بر چه اساسی سخن می رانند و مشخصه های نطق آنان چیست؟ آیا در حین سخن گفتن اوضاع و شرایط را می سنجند و اوضاع را در نظر می گیرند؟
آنان زهر خود را در جامعه ای که دچار سرخوردگی و از هم گسیختگی شده است می ریزند در حالی که خود می دانند که قشر جوان؛ به ویژه آکادیمیک را نشانه رفته اند، چرا که آنان روحیه لطیفی دارند و زودتر از دیگران تحت تاثیر قرار می گیرند.
این افراد از نابسامانی امنیتی و هرج و مرج به ستوه آمده اند و زبان به گله از این وضعیت ویران گشوده اند و می بینیم که آنان نخستین گروهی هستند که رخدادهای تاسفبار را محکوم کردند؛ رخدادهایی که همین افراد به آنها دامن زدند و با اظهاراتشان آنها را بسط دادند.