مخصوصاً کسانی که استفاده زیادی از اینترنت دارند، عملاً همیشه با فایلهای فلش سروکار دارند.
از انواع سایتهای مورد علاقه کاربران که معمولا نشانی آنها دستبهدست میچرخد و از طریق ایمیل برای دیگران فرستاده میشود، میتوان به سایتهایی اشاره کرد که با ورود به آنها یک کارتون به همراه افکتهای صوتی و موسیقی متن مشاهده میشود. اکثر تبلیغات اینترنتی هم با فلش ساخته میشوند.
اما شرکت مایکروسافت برای فلش، رقیبی تراشیده است به نام سیلورلایت (Silverlight). سیلورلایت آنقدر جذاب و وسوسهکننده است که حتی عاشقان فلش را نگران کرده.
فلش چیست؟
فلش برنامهای است برای ساخت انواع بازیهای دو بعدی، فیلم و پویانماییهای (انیمیشن) اینترنتی که روی پخش کننده فلش (Flash Player) اجرا میشود.
بیش از 15 فرمت فلش وجود دارد که معروفترین آنها swf و fla و flv (فرمت تصاویر ویدئویی سایت یوتیوب) و ac (اکشن اسکریپت) هستند.
ایده ساخت فلش به دهه 1980 و زمان تحصیل جاناتان گی در دبیرستان برمیگردد. او پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه با همکاری چارلی جکسون و میشله ولچ، یک شرکت نرمافزاری به نام فیوچر ویو را تاسیس کرد که چندین نرمافزار گرافیکی به بازار عرضه کرد.
کار روی فلش در همان زمان (1993) آغاز و نخستین نسخه نرمافزار فلش در 1996 عرضه شد. آن زمان، این شرکت در شرکت بزرگ نرمافزاری مایکرومدیا (سازنده گرافیکهای برداری و نرمافزار مشهور فریهند) ادغام شدهبود.
از سال 1996 فلش برنامهای محبوب برای اضافهکردن انیمیشن به صفحات وب بهشمار میرود. با تلاش متخصص مشهور روابطعمومی، رالف میتمن که آنزمان برای مایکرومدیا کار میکرد، یاهو و مایکروسافت (سایت msn) از فایلهای فلش در پورتال خود استفاده کردند.
به مرور زمان، این برنامه گرافیکی، تبلیغات، اجرای صفحات وب، پخش جریان فیلم زنده و معمولی را در صفحات غنی اینترنتی رایج کرد. فلش، اسکریپت خاصی به نام اکشن اسکریپت دارد که برای تعاملیکردن برنامههای فلش و بازیهای آن بهکار میرود.
فایلهای (swf (shokwave flash تصاویر متحرکی از نوع برداری هستند که در آنها قابلیت ایجاد لینک در خود فایل یا ایجاد لینک به هر آدرس اینترنتی وجود دارد.
این فایلها فقط توسط فلش پلیر یا به میزبانی آن قابل اجرا هستند و نمیتوان آنها را ویرایش کرد. بعضی برنامهها امکان دریافت این نوع فایل و تبدیل آن به فرمتهای دیگر را میدهند مانند quick time.
به این ترتیب فلش، یک فناوری نرمافزاری است که با استفاده از آن میتوان تصاویر متحرک، موسیقی و افکتهای صوتی را ساخت. از طرف دیگر فلش امکان ارتباط با کاربر و دریافت فرمان از طریق موس را نیز دارد؛ لذا فلش معمولا برای بازیهای اینترنتی، کارتونها و تبلیغات بهکار گرفته میشود.
مشخصه جالب فایلهای فلش، کوچکی اندازه آنهاست؛ لذا میتوان کارتونهای نسبتا پیچیده و طولانی را با خیال راحت با استفاده از این نرمافزار تولید کرد و برای مشاهده دیگران روی اینترنت قرار داد. همین اندازه کوچک بود که موسسان یوتیوب را ترغیب کرد که برای قراردادن کلیپهای ویدئویی روی اینترنت - طوری که بتوان آنها را به راحتی در دسترس دیگران قرارداد- به سراغ فلش بروند و بهاین ترتیب، فرمت flv (فلش ویدئو) ابداع شد.
پای مایکروسافت در کفش آدوبی
پس از ارائه نسخه هیجانانگیز mx، در پاییز 2005، آدوبی (Adobe) سازنده نرمافزارهای معروف فوتوشاپ و آکروبات، سهام شرکت مایکرومدیا (که شعارش این بود که «ما دنیای اینترنت را از آن خود میکنیم») را خرید و به این ترتیب صاحبامتیاز نرمافزارهای معروف و پرکاربر این شرکت ازجمله فریهند، دریمویور و همچنین فلش شد. اما مایکروسافت که همیشه در تولید نرمافزارهای گرافیکی یک پله از آدوبی و کارل (Corel) عقب بود، یکی از متقاضیان خرید مایکرومدیا بود که این بار هم در یک خرید دیگر شکست خوردهبود.
مجموعه این فعالیتها باعث شد که مایکروسافت از برتری خود در بازار استفاده کند و عرصه را برای آدوبی تنگتر کند. برای همین این شرکت به سراغ ساخت نرمافزارهایی رفت که رقیب جدی برای نرمافزارهای معروف آدوبی مخصوصا آکروبات ریدر باشد.
اوج این انحصارطلبی مایکروسافت را میتوان در آفیس 2007 دید. به این ترتیب مایکروسافت ترغیب شد که رقیبی هم برای فلش بسازد و اینگونه سیلورلایت در استودیو اکسپرسیون مایکروسافت که پیش از این نرمافزارهای فرانت پیج (Front Page) و فیچرهای اینترنت اکسپلورر (IE) را ساختهبود، ابداع شد.
سیلورلایت اکنون در مرحله آزمایش قرار دارد و نسخه ( RC1 (Release Candidate آن روی اینترنت قرار دارد.
رقیب جدی فلش؟
مطابق تحقیقات انجام شده در حال حاضر نزدیک به 99 درصد کاربران اینترنت، Flash Plugin را روی مرورگرهای خود نصبکردهاند و امکان مشاهده تصاویر متحرک و موزیک زیبای ساخته شده بهوسیله این فناوری را دارند.حجم این برنامه بسیار کم و حدود 500 کیلو بایت است و ویندوز XP و همینطور IE و فایرفاکس، به طور خودبهخود این برنامه را دارند، درحالی که تعریف مایکروسافت سیلورلایت دقیقا همان تعریف آدوبی فلش است؛ یعنی فناوری نرمافزاری که با استفاده از آن میتوان تصاویر متحرک، موسیقی و افکتهای صوتی را ساخت.
بنابراین سیلورلایت، برای خارج کردن انحصار انیمیشنهای ویدئویی از دست آدوبی فلش، نیاز به نقاط برتری پررنگی دارد.
آدوبی ساکت نمینشیند
حالا که حاکمیت فلش با عرضه سیلورلایت به خطر افتاده، آدوبی به دنبال افزایش مزیتهای فلش است. برای همین مهندسان این شرکت با افزودن پشتیبانی برای استاندارد ویدئوی فشرده، امکان پخش ویدئوهای کیفیت بالا در فلشپلیر را فراهم کردهاند.
قرار است آدوبی نسخه آزمایشی فلش جدید با نام Moviestar را منتشر کند که در آن پشتیبانی از استاندارد H.264 افزوده شده است که امکان پخش محتواهای ویدئویی کیفیت بالا (HD) را در فلش پلیر فراهم میکند. علت انتخاب این استاندارد برای پشتیبانی از سوی آدوبی، استفاده از آن توسط تولیدکنندگان محتوا و توزیع کنندگان رسانهای بیشمار است.
ماسیلورلایت از رسانههای صوتی و تصویری ویندوز استاندارد ویدئوی فشرده دیگر مبتنی بر مدیای ویندوز به نام VC-1 پشتیبانی میکند. از فرمتهایH.264 وACC مورد استفاده در نسخه جدید فلش، در فرمتهای جدید دیویدی یعنیHD و Blue Ray استفاده میشود.
همچنین آدوبی اعلام کرده که میخواهد نرمافزاری به نام Adobe Media Player ارائه کند. در نسخه جدید فلشپلیر پشتیبانی از فرمتهای M4V, M4A, MOV, Mp4v, 3gp و 3g2 هم دیده میشود.
به نظر میرسد آدوبی حاضر نیست به این سادگی بازار خود را تقدیم مایکروسافت کند. مجموعه این اتفاقات یک پیام دارد: همگرایی و قدرت بیشتر محصولات آدوبی.
قرار است در این مراسم با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، برگزیدگان بخش سازهای ایرانی شامل تنبک، تار، سهتار، ویلن ایرانی، سنتور، قانون، کمانچه، عود، آواز، نی و پیانوی ایرانی و سازهای کلاسیک، گیتار فیلامینکو، فلوت، کلارینت، پیانو، گیتار کلاسیک، ویلن کلاسیک و ویلنسل معرفی شوند.
به گفته دبیر جشنواره امسال که پس از چند سال وقفه برگزار شد، این نفرات علاوه بر دریافت یک سکه بهار آزادی، احتمالا بدون کنکور وارد دانشگاه خواهند شد.
داریوش پیرنیاکان در این باره به مهر میگوید: باید برای ورود بدون کنکور برگزیدگان جشنواره موسیقی با وزارت علوم تعاملاتی صورت بگیرد. هدف از برگزاری این جشنواره کشف استعدادهای جوان و پرورش آنها در زمینه موسیقی ایرانی است که در صورت تداوم این بخش میتوان به نتایج خوبی رسید و توجه به حوزه موسیقی ایرانی را بیش از گذشته تقویت کرد.
پیرنیاکان ادامه می دهد: افرادی که در جشنواره ها و فستیوال های داخلی و خارجی برگزیده می شوند مانند برگزیدگان المپیادهای علمی باید بدون کنکور وارد دانشگاه ها شوند.
منبع: روزنامه همشهری
این بازیکن در تابستان 2006 دوبار در هنگام تمرین بیهوش شده بود، ولی با این حال در شروع فصل پزشکان تیم سویا تضمین کرده بودهاند که هیچ ناراحتی نداشته و میتواند بدون دردسر برای تیم خود بازی کند. دکتر هانس جورج پردل مسوول پزشکی دانشگاه ورزشی کلن آلمان در این باره میگوید: «متاسفانه جدیت لازم برای جلوگیری از این فجایع وجود ندارد.
در حالی که بنابر دستور فدراسیون فوتبال آلمان از سال 1999 تمام باشگاهها مجبور هستند تمام آزمایشات خود را به فدراسیون اطلاع بدهند، در اسپانیا چک کردن وضعیت بازیکنان مربوط به خود باشگاهها است.»
پس از این حادثه ناگوار در بازی بین دو تیم لسترسیتی و ناتینگهام فارست در جام اتحادیه انگلستان نیز دفاع تیم لستر تعادل خود را از دست داده و راهی بیمارستان شد.
اتفاقی که باعث شد مسابقه نیمه تمام بماند. روزنامه زدویچه سایتونگ با دکتر فولکر بولت که هنگام جام جهانی مسوول پزشکی ورزشگاه برلین بوده است در این باره گفتوگویی انجام داده است:
مرگ ناگهانی یک ورزشکار جوان به یک ناراحتی قلبی برمیگردد که مدتها وجود داشته ولی نادیده گرفته شده اینکه نتایج یک ورزشکار در آزمایشهای پزشکی مثبت نشان دهد، دلیلی بر سلامتی او نیست.
به احتمال خیلی زیاد یک ضربان اشتباه قلبی. قلب بینظم و سریع میتپد. خون به اندازه کافی به قلب نرسیده و مغز اکسیژن دریافت نمیکند.
دلیل اصلی مرگ در مورد ورزشکاران جوان بیماری ماهیچههای قلب است. این میتواند هم ارثی بوده و هم به وجود آمده باشد. رگهای قلب از زمان تولد تنگ بودهاند. اما این میبایستی در آزمایش قلب معمولی مشخص میشد.
حتی با یک نوار قلبی خیلی خوب تا پنج درصد یک ریسک وجود دارد که این بیماری نادیده گرفته میشود. از طرف دیگر باید گفته شود که یک بخشی از ماهیچه قلب به خاطر سرماخوردگی زخم شده باشد. اما اگر ورزشکار خیلی زود در تمرین حاضر شده و به خود فشار بیاورد، این تبدیل به یک ناراحتی قلبی شدید میشود.
به نظر من احتمال آن خیلی کم است. چون ورزشکاران در این میان زیاد تست میشوند.
یک چنین چیزی به عنوان پزشک مرا حسابی نگران میکند چرا که زمانی که این اتفاق برای یک ورزشکار حرفهای میافتد، با توجه به فشار بدنی او باید خیلی با دقت زیاد حسابی آزمایش شود. باید گفت مسوولین باشگاه سهل انگاری کرده بودند.
Google حالا دیگر نه یک شرکت یا یک سایت، که یک فعل است؛ فعلی که خیلیها در شبانهروز بیشتر از پرکاربردترین فعلهای زبان مادری، مرتکبش میشوند. روزی که گوگل اعلام کند دیگر دنبال چیزی نمیگردد، دنیا کم یا زیاد تغییر خواهد کرد.
مدتی پیش، مجله فورچون، لیستی منتشر کرد از 100 شرکتی که بهترین شرایط کار را برای کارمندانشان فراهم میکنند و البته گوگل در رأس این فهرست قرار داشت: شرکتی که سال گذشته از بین یک میلیون و 100هزار متقاضی کار، 2200 نفر را استخدام کرده است. شنیدن رازهای موفقیت و محبوبیت این غول اینترنتی، از زبان مدیرعاملش- اریک اشمیت- میتواند جالب باشد.
48 سال پیش، پیتر دراکر، مفهومی را ابداع کرد که به نظرم ما در گوگل به دنبال پیاده کردن هرچه بهترش هستیم: «کارکنان دانشمحور» با تعریف او کسانی هستند که فکر میکنند برای مؤثر بودن حقوق میگیرند، نه برای اینکه از 8 صبح تا 4 عصر کار کنند.
شرکتهای هوشمندی که در جذب و پرورش این افراد موفق باشند، خیالشان را از بابت در اختیار داشتن برگ برنده برتری در رقابتهای تجاری 25 سال آینده راحت کردهاند.
در گوگل ما به دنبال همین برتری هستیم. الآن بحثی هست بر سر اینکه آیا شرکتهای بزرگ، کارکنان دانشمحورشان را بد مدیریت میکنند یا نه و هر شرکتی که قضیه را درست نفهمد یا جدی نگیرد کارش تمام است. چیزهایی که در ادامه میآید، 10 اصل کلیدی گوگل برای استفاده هرچه بهتر از کارکنان دانشمحور است.
1 - گروهی استخدام کنید: کسی که برای استخدام شدن به گوگل میآید، حداقل با 6 نفر مصاحبه میکند که اینها از بین کادر مدیران و همینطور همکاران بالقوه داوطلب انتخاب میشوند. اینجا نظر و عقیده همه در نظر گرفته میشود و این، فرآیند استخدام را عادلانهتر میکند. درست است که کار بیشتر طول میکشد اما ارزشش را دارد. اگر آدمهای بزرگی را استخدام کنید و نظرشان را در استخدام بقیه بپرسید، مسلم است که آدمهای بزرگ بیشتری نصیبتان میشود.
2 - به فکر تک تک نیازهایشان باشید: به قول دراکر هدف اصلی برداشتن همه موانع از سر راه کارکنان دانشمحور است. در گوگل فقط وسایل و لوازم کار مهیا نیست. غذاخوریهای درجه یک، سالنهای ورزش، لباسشویی، ماساژ، آرایشگاه، کارواش، خشکشویی، سرویسهای رفتوآمد و خلاصه هر چیزی که یک کارمند سختکوش ممکن است به آن احتیاج پیدا کند اینجا حاضر است. باید حقیقت را پذیرفت: برنامهنویس میخواهد برنامه بنویسد، نمیخواهد رختهایش را بشوید پس بهتر است کاری کنید که بدون نگرانی هر دو را بتواند انجام بدهد.
3 - کنار هم جمعشان کنید: تقریباً تمام پروژههای گوگل، کارهای تیمی است و تیمها باید با هم در رابطه باشند. بهترین راه برای ساده کردن این ارتباط این است که اعضای تیم را در چند متری همدیگر بنشانید.
در گوگل تقریباً هیچکس دفتر کار اختصاصی ندارد. به این ترتیب وقتی یک برنامهنویس میخواهد با همکارش مشورت کند، دسترسی، آنی و بلافاصله است: بدون تلفن، بدون ایمیل و بدون انتظار برای جواب. حتی مدیرعامل گوگل- که خودم باشم- هم تا چند ماه دفتر اشتراکی داشت و باید بگویم نشستن کنار یک کارمند دانشمحور، تجربه آموزشی فوقالعادهای بود.
4 - هماهنگی را آسان کنید: چون اینجا همه اعضای یک تیم در چند قدمی هماند، هماهنگی پروژهها کار به نسبت آسانی است. علاوه بر مجاورت فیزیکی، هر کارمند گوگل (یا گوگلر) هفتهای یک ایمیل کوچک به بقیه اعضای گروهش میزند و آنها را از کارهایی که در هفته گذشته کرده است باخبر میکند. در چنین محیطی، تعقیب روند کار و انجام هماهنگیها بسیار آسانتر است.
5 - محصولتان را مصرف کنید: کارکنان گوگل، بهطور گسترده از ابزارها و محصولات شرکتشان استفاده میکنند. تقریباً تمامی پروژهها و فعالیتهای گوگل، یک صفحه وب داخلی دارد که در اختیار اعضای تیم پروژه است. سایر ابزارهای مدیریت اطلاعات هم در گوگل بهوفور استفاده میشود که خیلیهایشان در نهایت به صورت یکی از محصولات شرکت درمیآید.
مثلاً یکی از دلایل موفقیت Gmail این است که چندین ماه بهصورت آزمایشی در خود شرکت مورد استفاده قرار میگرفت و چون ایمیل، ابزار بسیار مهمی در ارتباطات داخلی شرکت است، Gmail بهتدریج طوری تغییر و ارتقا پیدا کرد که بتواند از عهده برآورده کردن نیازهای سختگیرترین مشتریانش بربیاید؛ مشتریهایی که همان کارکنان دانشمحور ما بودند.
6 - خلاقیت را تشویق کنید: مهندسان گوگل میتوانند تا 20 درصد از وقتشان را صرف پروژههای شخصی کنند. البته پروژه باید تصویب شود و همیشه هم چیز مفیدی از آب درنمیآید، اما ما نمیخواهیم جلوی خلاقیت آدمهای خلاق را بگیریم.
یکی از سلاحهای نهچندان سری گوگل، «فهرست ایدهها»ست: یک صندوق پیشنهادات مجازی که مرتباً با ایمیل بین کارکنان ردوبدل میشود و هرکس میتواند ایدههایش درباره چیزهای مختلف- از فرآیند پارک ماشین در شرکت گرفته تا محصول بعدی گوگل- را در آن بنویسد. نرمافزار صندوق، به همه اجازه میدهد که درباره ایدهها نظر یا به آنها امتیاز بدهند و به این ترتیب بهترین ایدهها به صدر فهرست میآید.
7 - بکوشید به اتفاق نظر برسید: در اسطورهشناسی مدرن شرکتها، کسی که بهتنهایی تصمیم میگیرد، قهرمان است. ما همان ضربالمثل قدیمی را که میگوید: «چند نفر بیشتر از یک نفر میفهمند» ترجیح میدهیم. در گوگل، مدیر، گردآورنده دیدگاههاست نه دیکتاتور تصمیمها. رسیدن به اتفاق نظر، گاهی خیلی طول میکشد اما همیشه تیمی متعهدتر و تصمیمهایی بهتر بهدست میدهد.
8 - شرور نباشید: درباره این جمله- که شعار گوگل است- خیلی حرفها زده شده ولی ما سعی میکنیم- مخصوصاً در ردههای مدیریتی- با آن زندگی کنیم. اینجا هم مثل همه شرکتهای دیگر، آدمها دیدگاههای شخصیشان را دوست دارند اما بر خلاف تمرینهای مدیریتی بعضی از شرکتهای معروف، در گوگل کسی صندلی پرت نمیکند. [کنایه از اتفاقی است که در مایکروسافت افتاد]. هدف گوگل، رسیدن به جوی از احترام و بردباری است نه شرکتی پر از بلهقربانگو.
9 - از اطلاعات استفاده کنید: در گوگل، تقریباً هر تصمیم بر اساس تحلیلهای کمی گرفته میشود. اینجا سیستمهایی برای مدیریت اطلاعات هست و تحلیلگرانی که در میان این دادهها غوطه میخورند و برای بهروز نگهداشتن ما، روند تغییرات همهچیز را نشانمان میدهند. غیر از این، هر بخشی از بازار که درگیرش هستیم، یک تابلوی آنلاین دارد که موقعیت ما را در بازار نمایش میدهد.
10 - ارتباطات موثر داشته باشید: جمعه هر هفته یک گردهمایی همگانی در گوگل برقرار است شامل اعلام اطلاعیهها، معرفی اعضای جدید، پرسش و پاسخ و البته خوردنی و نوشیدنی.
چنین جلساتی، مدیران و کارکنان دانشمحور را در تماس و ارتباط با یکدیگر قرار میدهد. در مقابل پخش و انتقال گسترده اطلاعات در درون گوگل، نشت اطلاعات به بیرون تاکنون بسیار کم بوده است. برعکس خیلیها که فکر میکنند به کارمند وفادار باید اعتماد کرد، ما معتقدیم کارمندی که مورد اعتماد قرار بگیرد، وفادار هم خواهد بود.
منبع: نیوزویک
تندی رگبار از تو
سرپناه یار از تو
قلب بر دیوار از من
شهر بی حصار از تو
گونه ی تب دار از من
بغض چشمه سار از تو
خواب گندم زار از تو
بخشش و ایثار از تو
هق هق بسیار از من
تردی بهار از تو
اسب بی سوار از من
قصه ی فرار از تو
نفس نفس بودن من از تو
شکفتن و گفتن من از تو
مرورم کن خط به خط از نو
بیا ببین در چه حالم از تو
ببین ببین چه زلالم از تو
...بیا شعر محال من شو
به این معنی که اگر ما در شرایطی قرار بگیریم بسان شرایط آن امام، وظیفه دینی ماست که آنگونه رفتار کنیم که ایشان رفتار کرده است. پس اگر آنچه را که گفته شد بپذیریم، باید در زندگی امام حسین(ع)کاوش کنیم و رفتارها و سخنان ایشان را در شرایط گوناگون بررسی کنیم تا آنگاه بتوانیم به آن عمل نماییم.
اگر صرفاً به ظاهر آنچه رخ داده است توجه کنیم به نظر میرسد چندان کمکی به ما در جهت آنچه گفته شد صورت نگیرد. اما اگر ما آن واقعهای را که رخ نموده به عنوان حادثهای عظیم در نظر آوریم باید سعی کنیم که لایههای سطحی واقعه را کنار زنیم و سعی کنیم که جان مطلب- آنچه امام زندگی خویش را متناسب با آن تنظیم کردند- را درک کنیم.
اما زندگی امام حسین(ع) به فرازهای مختلف قابل بخشبندی است که مشهورترین و معمولترین آنها تقسیم آن به پیش از قیام عاشورا و پس از آن است. یا به عبارتی؛ قبل از به خلافت رسیدن یزیدبن معاویه و پس از آن. آنچه از امام حسین (ع) پیش از خلافت یزید و قیام عاشورا در دست است، سخنان اندکی- هر چند بسیار پرمغز- است، اما طبق آنچه گفته شد بیشترین سرمشقهایی که ما در پیشرو داریم از افعال حسینبنعلی(ع) است، به ویژه پس از به قدرت رسیدن یزید.
اکثر کتب تاریخی نیز زندگی امامحسین(ع) از این دوران به بعد را به طوری مفصل و جزء به جزء نگاشتهاند که اگر روششناسی درست تاریخی را در مورد آنها رعایت کنیم میتوان به حقیقت مطلب نزدیک شد، در صورتی که غیر از آن میتوان دچار بسیاری کج فهمیها و انحرافات گردید.
از اینرو برماست که نخست با روشهای به روز، تحقیق تاریخی در زندگانی حسین بنعلی(ع) را دنبال کنیم تا بتوانیم به عمق گفتارها و افعال ایشان دست یابیم، اما پس از این مرحله باید به فهم آنچه به دست آوردهایم اقدام کنیم تا بتوانیم به عنوان الگوهای قابل عمل از آنها پیروی کنیم.
در فهم مواد تاریخی به دست آمده باید همواره این پیشفرضها را در ذهن محفوظ داشت که امام حسین(ع) به گونهای انسانی عمل کرد و آنچه او انجام داده قابلیت آن را دارد که به وسیله ما نیز الگوبرداری شود- هرچند نه به کمالی که آن حضرت انجام داد- ما باید وقت خویش را صرف تعیین مصادیق رفتار حسین بنعلی(ع) در زندگی خویش کنیم.
از آنچه گفته آمد، نباید چنان گمان شود که جنبههای عاطفی قیام عاشورا و زندگانی حسین بنعلی باید نادیده گرفته شود بلکه چنانکه شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی گفته جنبههای عاطفی پوستهای بوده برای حفظ هسته. اگر بخواهیم حسین(ع) را درک کنیم باید از جنبههای عاطفی آن عبور کنیم و به حسین به عنوان انسانی که با پشتوانهای الهی دست به عمل زده، بنگریم تا به هسته قیام امام حسین(ع) دست یابیم.
بهترین راه رسیدن به این امر چنین است که ما در مقابل هر عمل امام حسین(ع) علامت پرسش قرار دهیم و تلاش کنیم که به آن پاسخ دهیم: چرا امام حسین(ع) در زمان معاویه قیام نکرد؟ چرا آمدن یزید، شرایط را تغییر داد؟ چرا امام علی(ع) در زمان خلفای پیش از خود قیام نکرد؟ چرا امام حسین(ع) آن هنگام که مشغول زیارت خانه خدا بود، برخلاف معمول زیارت خویش را نیمه کاره رها کرد و به سوی کوفه حرکت کرد؟ چرا آن هنگام که از کشته شدن مسلم آگاه شد و نیز حر راه را بر او بست، باز هم به حرکت خویش ادامه داد، یعنی آن هنگام که میدانست دیگر به لحاظ نظامی امید غلبهای نمیرود؟
مطرح کردن پرسشهایی از این دست و تلاش برای پاسخ دادن به آنها- نه پاسخهایی که دیگران دادهاند- و آزمودن مراحلی که امام حسین(ع) پشت سر گذاشته به نوبه خود میتواند در ارتقای معرفت ما نسبت به حسینبنعلی(ع) بسیار موثر افتد. اما برخلاف آنچه گفته شد امروزه نه تنها به جنبههای فکری و عقلانی قیام عاشورا آن گونه که شایسته است پرداخته نمیشود، بلکه بیش از اندازه بر جنبههای عاطفی قیام عاشورا تاکید میشود.
ولادت نور
در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت، دومین فرزند برومند حضرت على و فاطمه، که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود. به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش، امین وحى الهى، جبرئیل فرود آمد و گفت: سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) که به عربى (حسین) خوانده میشود نام بگذار. چون على براى تو بسان هارون براى موسى بن عمران است، جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى. و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار، براى دومین فرزند فاطمه(س) انتخاب شد.
سلمان فارسى میگوید: دیدم که رسول خدا(ص) حسین(ع) را بر زانوى خویش نهاده او را میبوسید و میفرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانى، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستى، تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاى خدایى که نُه نفرند و خاتم ایشان، قائم ایشان (امام زمان «عج») است. انس بن مالک روایت میکند: وقتى از پیامبر(ص) پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست میدارى، فرمود: حسن و حسین را. بارها رسول گرامى حسن(ع) و حسین (ع) را به سینه میفشرد و آنان را میبویید و میبوسید.
ابوهریره که از عمال معاویه و از دشمنان خاندان امامت است، در عین حال اعتراف میکند که: رسول اکرم را دیدم که حسن و حسین را بر شانههاى خویش نشانده بود و به سوى ما میآمد، وقتى به ما رسید فرمود هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.
عالیترین، صمیمیترین و گویاترین رابطه معنوى و ملکوتى بین پیامبر و حسین را میتوان در این جمله رسول گرامى اسلام(ص) خواند : حسین از من و من از حسینم.
هنوز گلولهها دیوارهای شهر را نقش داده بودند. از تفنگ و گلوله دشمن خبری نبود. ولی گرد و غبار از آنسوی مرز در آسمان شهر با مردم شهر درستیز بود.
درست روبروی مسجد جامع خرمشهر ایستاده بودم تا اینکه احساس کردم رزمندگان، جهانآرا و همرزمانش در کوچههای شهر در دوربینم ثبت شدهاند.
یادشان گرامی باد.
به گزارش همشهری آنلاین، در نخستین شب اجرای کنسرت شجریان و گروه آوا در تالار بزرگ کشور که دوشنبه شب (8 مرداد) برگزار شد، پس از اجرای دوبخش ماهور و شور ، نوبت به اجرای تصنیف مرغ سحر رسید که در یکی، دو دهه اخیر عموما شجریان در پایان هر برنامهاش آن را اجرا میکرد.
گروه آوا پس از اجرای بیا ساقیا که حال و هوایی ریتمیک داشت و بر مبنای ملودیهای محلی لری ساخته شده بود، (بر روی شعری از مولانا) به پشت صحنه رفت، اما تقاضا و کفزدنهای ریتمدار جمعیت مشتاق و فریادهایشان برای اجرای تصنیف مرغ سحر لحظهای قطع نشد تازمانی که باز شجریان و گروه به صحنه آمدند.
جمعیت مشتاق گمان کردند که شجریان برای اجرای تصنیف مرغ سحر آمده است، اما استاد با دست تکاندادنهای ممتد و نیز لبخندی بر لب، دوباره به پشت صحنه رفت و مجددا فریاد مرغ سحر خواهی جمعیت مشتاق در سالن پیچید.
شجریان و گروه دیگر به صحنه باز نگشتند و جمعیت خود یک صدا مرغ سحر را خواندند تا یکی از بزرگترین گروه کرهای کشور برای لحظاتی شکل بگیرد.
تصنیف مرغ سحر از ساختههای زنده یاد مرتضی نی داود است که نخستین بار از سوی قمر الملوک وزیری خوانده شد.
در اولین شب کنسرت شجریان و گروه آوا هنرمندان شناخته شدهای حضور داشتند که از جمله آنها پرویز مشکاتیان بود، پیش از این عدهای از اختلافات استاد با مشکاتیان خبر میدادند که به نظر میرسد این حضور حاکی از شرایط تازه است. هوشنگ ابتهاج سایه، دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی و نیز محمد رضا درویشی هم در نخستین شب اجرا از جمله بینندگان بودند.