سخن نیشدار چه بر زبان جاری شود چه بر صفحه کاغذ بیاید تاثیرش بیش از فشنگ و گلوله است. شاید این سخن یک طرح ملی را عقیم بگذارد یا به منافع عالی فلسطینیان ضربه بزند. علت بروز وضعیت آشفته و ویران در فلسطین که همه ما را به ستوه آورده اقدامات تحریک آمیزی است که جگرها را خون کرده و بذر کینه و دشمنی را در دل ها کاشته است.
برخی گروه های سیاسی فعال در صحنه فلسطین در شرایط بحرانی به منظور نیل به اهداف حزبی خود دست به اقدامات تحریک آمیز می زنند و شاید بتوان این اقدام آنان را هضم کرد، ولی مقصود احمد عبدالرحمن، از چهره های برجسته تشکیلات خودگردان، از اینکه اظهارات و مواضع جنبش مقاومت اسلامی حماس را منفی توصیف و آن را علت توقف مذاکرات مربوط به تشکیل دولت یکپارچه ملی قلمداد می کند، چیست؟ به نحوی که مدعی است: «علت توقف مذکرات مربوط به تشکیل دولت یکپارچه ملی افزایش اظهارات منفی، خصمانه و ضد و نقیض برخی رهبران حماس است که این اظهارات تاثیر منفی خود را بر مسئله تشکیل دولت وحدت گذاشته است؛ اظهاراتی که با واکنش شدید و تند برخی کشورها رو به رو شده است.»
چرا این اظهارات شک برانگیز در حالی عنوان می شود که ما نیاز مبرم به یک فضای آرام و اظهاراتی داریم که به نفع گفتمان ملی تمامی شود ؛ گفتمانی که هر فلسطینی غیور برای شنیدن نتایج آن لحظه شماری می کند؛ فلسطینی که می خواهد وحدت، انسجام و همگرایی جامعه خود را ببیند.
نبیل عمرو، مشاور اطلاع رسانی ابومازن که می خواهد از گل آلود ماهی بگیرد و فضای سیاسی را با توسل به اظهارات پیشگویانه اش مسموم کند، می گوید: «تلاش های بی وقفه ای که برای تشکیل دولت یکپارچه ملی صورت گرفته به بن بست رسیده و بی ثمر مانده و تشکیل دولت یکپارچه ملی را با چالش مواجه ساخته است.»
سوالی که اینجا مطرح است اینکه چرا ابومازن درباره شکست تلاش طرح ملی (تشکیل دولت یکپارچه ملی) هشدار می دهد، طرحی که ملت فلسطین را از محاصره نفس گیری که جهان غرب و عرب آن را بر ملت فلسطین به خاطر تجربه دمکراسی شان تحمیل کرده است، نجات می دهد ؛ دمکراسی که دم از آن می زنند و خود را منادی آن می دانند و بهترین آهنگ ها را برایش می نوازند و بهترین ترانه خوانان آن را به آواز می خوانند. آنان برای بی ثمر گذاشتن گفت و گوها، براندازی دولت کنونی و انحلال پارلمان به فرمان ریاست جمهوی دل خوش کرده اند و ثانیه شماری می کنند. اما زمانی که مطمئن شدند که دولت فلسطینی در نیت خود برای تشکیل دولت یکپارچه ملی که تمامی گروه های ملی را در خود جای می دهد، جدی و قاطع است شروع به جوسازی و شایعه پراکنی کردند و مدعی شدند که رئیس جمهور گفته است که گفت و گو با حماس متوقف شده است و پس از آن اظهارات خصمانه ای را که حکایت از کینه توزی آنان داشت، بر زبان جاری ساختند.
این جریان وابسته به جنبش فتح نمی خواهد دولت یکپارچه ملی شکل بگیرد و حماس در آن شرکت داشته باشد، زیرا این دولت سبب ساز نجات این دولت از محاصره می شود که این جریان به هیچ رو خواهان چنین چیزی نیست.
این همان جریانی است که حب ریاست و جاه طلبی به اعماق وجود رهبران آن رسوخ کرده است و حاضر نیستند به هیچ قیمتی کرسی های قدرت را رها کنند و به یک اپوزیسیون مبدل شوند.
این سخنگویان تبلیغاتی و غیر تبلیغاتی به نفع چه کسانی سخن می گویند؟ بر چه اساسی سخن می رانند و مشخصه های نطق آنان چیست؟ آیا در حین سخن گفتن اوضاع و شرایط را می سنجند و اوضاع را در نظر می گیرند؟
آنان زهر خود را در جامعه ای که دچار سرخوردگی و از هم گسیختگی شده است می ریزند در حالی که خود می دانند که قشر جوان؛ به ویژه آکادیمیک را نشانه رفته اند، چرا که آنان روحیه لطیفی دارند و زودتر از دیگران تحت تاثیر قرار می گیرند.
این افراد از نابسامانی امنیتی و هرج و مرج به ستوه آمده اند و زبان به گله از این وضعیت ویران گشوده اند و می بینیم که آنان نخستین گروهی هستند که رخدادهای تاسفبار را محکوم کردند؛ رخدادهایی که همین افراد به آنها دامن زدند و با اظهاراتشان آنها را بسط دادند.