موضوعی که سالها با احتیاط به آن نگاه میشد و بعدتر هم همیشه قصه دوم فیلمهای مهم سینمای ایران بوده و جز چند بار، هیچ وقت فرصت پرداخت با جزییات را پیدا نکرده، حالا با عنوان صریح داستان واقعی طائرپور و با حضور بازیگرانی مثل محمدرضا فروتن و نیکی کریمی جلوی دوربین رفته است. اما این گمان پرفروش شدن «زن دوم» و اصلا دلیل پرداختن به این فیلم از کجا میآید؟
مساله دو زنی، از اتفاقاتی است که اصولا در شرق و جوامع سنتی که اتفاقا بنیانهای خانوادگی قویتری هم دارند بیشتر از هر جای دیگری به چشم میخورد. در مقابل بعضیها میگویند:«زن دوم»، در عین حضور رسمی زن اول، حاصل حرکت جوامعی است که میخواهند از سنت به مدرنیته برسند. جوامعی که نه به آزادیهای ظاهری جوامع غربی قائلاند و نه میخواهند صرفا تابع سنتهای گذشتهشان باشند.
در ایران اما مساله زن دوم شکل پیچیدهتری به خود گرفته است و نمیتوان خیلی صریح درباره شکل وقوع و دلایل رسیدن به چنین تصمیمی اظهارنظر کرد. چه درباره مرد؛ که چرا زن اول را کنار میگذارد یا در خانه با او سر میکند و در بیرون با کسی دیگر و چه درباره زن دوم؛ که در چه شرایط اجتماعی و براساس کدام اتفاق حاضر میشود دومی بودن را بپذیرد و در سایه باقی بماند.
این پرونده کوچک دو بخش دارد: بخش اول، حضور سر صحنه تازهترین فیلمی است که در این زمینه ساخته میشود و بخش دوم، واکاوی آنچه تاکنون در این باره تصویر شده و بازتابهای بیرونی داشته است. شکی نیست که بازخوانی پرونده تطبیق تصویر واقعی زن دوم در اجتماع با آینه تصویریاش نیاز به مجال و فرصت بیشتر دارد.
تهران- چهارشنبه 12 دی ماه؛ فرودگاه مهرآباد
محوطه بیرونی سالن پروازهای بین المللی فرودگاه مهرآباد، خیلی شلوغ نیست، حتی میشود گفت خلوت هم هست. سوز سرمایی که این چند روز بدجوری تهران را در خودش گرفته، نمیگذارد کسی در محوطه خارجی بایستد. ماشین حمل وسایل گروه فیلمبرداری، نزدیک در سالن شماره دو ایستاده. داخل سالن هم خلوت است.گروه فیلمبرداری، پراکنده روی ردیف صندلیها نشستهاند. روی دو ردیف اول، ده دوازده پسربچه کت و شلوارپوش که همهشان خیلی مرتباند، مشغول هیاهو هستند. اینطور که معلوم است و قرار شده برای سکانس بعدی جلوی دوربین بروند و به همین خاطر حسابی هیجانزدهاند.
امروز دومین هفتهای است که گروه فیلمبرداری «زن دوم»، با هدایت سیروس الوند مشغول کارند. اولین روز فیلمبرداری در کاخ نیاوران تهران انجام شد و بعد از آن گروه پنج روزی را به شمال رفتند تا فیلمبرداری را ادامه دهند. در سکانسهایی که در شمال فیلمبرداری شد، محمد رضا فروتن و نیکی کریمی جلوی دوربین بودند. تا به حال ده درصد از کار فیلمبرداری شده و برنامه از این قرار است که بعد از فیلمبرداری سکانسهای تهران، گروه «زن دوم» به شیراز و قشم بروند. اگر همهچیز طبق برنامه پیش رود، فیلمبرداری «زن دوم» تا پایان سال تمام میشود.
هنوز به سیروس الوند نرسیدهام و سلام و علیک نکردهام که یکی از اعضای گروه، آقای کارگردان را صدا میزند تا به اتاق گریم برود و گریم نیکیکریمی را تایید کند. سکانسی که قرار است فیلمبرداری شود، سکانس آمدن بهرام، پسر مهتاب (با بازی نیکی کریمی) از المپیاد ریاضی است. الوند از تایید گریم که بر میگردد، غلامرضا آزادی صدایش میزند و از او میخواهد کل سکانسی که میخواهند فیلمبرداری کنند را توضیح دهد. چون قرار است موقع تدوین فیلم صحنههای استقبال از بهرام از تلویزیون خانه دیده شود، این سکانسها را با دوربین مینی دیوی و روی دست فیلمبرداری میکنند.
بالاخره گریم نیکی کریمی هم تمام میشود. گریم صورتش و چروکهای تقریبا عمیق که روی پیشانیاش انداختهاند، نشان میدهد که نیکی کریمی در «زن دوم» نقش یک زن و مادر رنجدیده که فشارهای زیادی در زندگی زناشوییاش تحمل کرده را بازی میکند. مانتو و کاپشنی هم که پوشیده گرانقیمت و لوکس نیستند. کریمی دوباره از الوند میپرسد که گریمش تعدیل شده یا نه و وقتی جواب مثبت میگیرد، چند قدم از گروه فیلمبرداری فاصله میگیرد تا بتواند روی حس و حالش تمرکز کند.
الوند از دستیارش میخواهد پسربچهها را برای جلوی دوربینرفتن آماده کند. پسرها به صف کنار هم میایستند. همه کت و شلوار یکرنگ پوشیدهاند. گروه تولید، حلقههای گلی را که قرار است دور گردن بچهها بیندازند، میآورند. الوند یکی از آنها را انتخاب میکند و دور گردن سپهر که نقش بهرام را بازی میکند، میاندازد و برایش کف میزند و تشویقش میکند تا ترس بچهها بریزد. چند زن و مرد جوان هم که احتمالا الوند از کلاسهای بازیگری انتخابشان کرده، به عنوان پدر و مادر بچههای المپیادی پشت سرشان میایستند. برای این که بهرام بین بچهها راحتتر دیده شود، زیرپایش یک تخته چوبی میگذارند تا قدش بلندتر شود. گروه فیلمبرداری هم در این فاصله نور را میچینند. الوند به نیکی کریمی میگوید که با کمی فاصله پشت سر بهرام بایستد.
صحنه برای فیلمبرداری حاضر است. الوند میخواهد همه عواملی که روی صندلیها نشستهاند، فضا را خالی کنند. صحنه در یک چشم به هم زدن خالی میشود. حسنی که در کار گروه فیلمبرداری «زن دوم» دیده میشود، آرامشی است که بین گروه برقرار شده. هیچ صدای فریاد یا عصبانیتی شنیده نمیشود و سیروس الوند به عنوان یک کارگردان، همه حرفها و حتی تذکرهایش را در آرامش به عوامل میدهد.
الوند دوربین مینی دیوی را به دست میگیرد تا پلان را یک بار تمرین کنند. قرار است یک گزارشگر تلویزیونی با بهرام مصاحبه کند.
گزارشگر: امروز قرار است با جوانترین ایرانی...
الوند دیالوگش را قطع میکند: خیلی ورزشی شد، راحتتر بگو و مستقیم به دوربین نگاه کن.
گزارشگر: امروز قرار است با جوانترین برنده ایرانی در المپیاد ریاضی مصاحبه کنیم. بهرام کسری...
الوند باز هم دیالوگ گزارشگر را قطع میکند و برایش توضیح میدهد که بعد از گفتن دیالوگش، چطور به طرف بهرام حرکت کند. بعد از دو بار تمرین، غلامرضا آزادی دوربین را به دست میگیرد و یک بار هم دیالوگها را همراه حرکت دوربین تمرین میکنند. بالاخره پلان نهایی را با تایید الوند تصویربرداری میکنند.
در پلان بعدی، گزارشگر میخواهد با مادر بهرام مصاحبه کند. نیکی کریمی کاملا تمرکز کرده، از دستیار کارگردان میخواهد تا نگاهی به دیالوگها بیندازد. گروه فیلمبرداری برای اینکه سایهای را که روی صورت نیکی کریمی افتاده ازبین ببرند، از یک رفلکتور دستی استفاده میکنند تا نور ملایمی مستقیم به صورت نیکی کریمی بتابد. گریم صورت کریمی را روتوشی سطحی میکنند.
الوند دستور حرکت میدهد و بعد از دو بار تمرین، الوند از آزادی میخواهد که برداشت نهایی پلان را تصویربرداری کند.
گزارشگر: پس بهتره حالا نظر مادر این چهره موفق رو بپرسیم. خانم کسری، من به شما تبریک میگم.
مهتاب: ممنونم.
گزارشگر: خانم کسری، پسر شما افتخار بزرگی رو برای کشور عزیزمون ایران آورده. خودتون چه نظری دارین؟
مهتاب: (نیکی کریمی با خوشحالی آمیخته با غم این جملهها را میگوید): خدا رو شکر میکنم، به خاطر این هدیهای که بهم داده. من به بهرام افتخار میکنم.
الوند از پلان راضی است و کات میدهد. بلافاصله نمای بسته صورت نیکی کریمی را تصویربرداری میکنند. گزارشگر و کریمی یک بار دیالوگها را بین خودشان تمرین میکنند تا روان شود. در این فاصله مهتاج نجومی هم از راه میرسد و با همه اعضا سلام و احوالپرسی میکند و روی یکی از صندلیها منتظر مینشیند تا برای گریم شدن، صدایش بزنند.
ژیلا مهرجویی، طراح صحنه و لباس، یادداشتهایش را برای پلان بعدی چک میکند، با محمدرضا فروتن تماس میگیرد و میپرسد که فروتن همان لباسهای شب قبلش را پوشیده؟ اینطور که معلوم است، فروتن در راه رسیدن به فرودگاه است. برای نمای بسته، نیکی کریمی به تمرکز و احساسات بیشتری نیاز دارد. اولین بار پلان را تمرین میکنند:
گزارشگر: خانم کسری، میشه با پدر بهرام صحبت کنیم؟ ندیدمشون!
مهتاب: (با بغض و چند قطره اشک توی چشمهایش): متاسفانه پدر بهرام پیش ما نیست.
بعد از دو بار فیلمبرداری، الوند از پلان راضی به نظر میرسد. صحنههایی که باید داخل سالن فیلمبرداری میشد، تمام شدهاند. الوند و غلامرضا آزادی به محوطه خارجی جلوی سالن پروازهای بین المللی میروند تا جای دوربین را مشخص کنند. گروه فیلمبرداری نورهای مورد نیاز صحنه را از ماشین حمل وسایل گروه، پیاده میکنند. مهتاج نجومی برای گریم به اتاق گریم میرود.
محمد موفق، دستیار اول الوند، منتظر رسیدن محمدرضا فروتن است. سکانسهایی که نیکی کریمی امشب در آنها بازی داشته تمام شده؛ به اتاق گریم میرود تا بعد از پاک کردن گریمش، از گروه خداحافظی کند. حالا ساعت هشت شب است و سوز سرما خیلی زیاد شده، با این همه گروه فیلمبرداری «زن دوم» حسابی مشغول کارند.