شایعه برکناری داریوش مصطفوی البته موضوع تازهای نیست. چه به دنبال افشای متن قرارداد افشین قطبی با باشگاه پرسپولیس که خبرگزاری ایسنا با عنوان «قرارداد ترکمانچای» آن را منتشر کرد، داریوش مصطفوی هرگز نتوانست مقابل انتقادها دلایل منطقی ارائه کند.
ناگفتههای قطبی در یک فیلم سانسور شده
روز گذشته خبرگزاری مهر در گزارشی نوشت: «برخی از صحبتهای افشین قطبی در مورد دلایل استعفایش از سمت سرمربیگری تیم فوتبال پرسپولیس در فیلمی قراردارد که بنابر دلایلی سانسور شده و جز یک بخش گزینشی، هنوز در اختیار رسانهها قرار نگرفته است. چه بسا پخش کامل این فیلم بتواند به روشن شدن زوایای این رویداد
کمک کند.»
افشین قطبی در حالی از سمت سرمربیگری تیم پرسپولیس استعفا کرد که قبل از این اقدام در نامهای به اعضای هیاتمدیره باشگاه به مشکلات خود برای ادامه همکاری با این تیم اشاره کرده بود.
بخشی از این نامه که در نشست ویژه اعضای هیاتمدیره پرسپولیس مطرح و مورد بررسی قرار گرفته بود، در اختیار رسانههای گروهی قرار گرفت اما تا به حال متن کامل آن از سوی مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره باشگاه منتشر نشده است. در این مورد گفته میشود، افشین قطبی 10 دلیل را به عنوان عوامل استعفای خود مطرح کرده و از مسئولان باشگاه پرسپولیس خواسته بود تا قبل از استعفا، نسبت به رفع این مشکلات اقدام کنند.
قطبی در شرایطی از سرمربیگری پرسپولیس استعفا کرد که براساس مفاد قراردادش باید مشکلات و موانع موجود را قبل از هرگونه اقدامی به صورت مکتوب در اختیار مدیرعامل قرار میداد.
قطبی قبل از ترک تهران در مصاحبهای تلویزیونی که بخشی از آن در برنامه نود پخش شد حرفهایی را مطرح کرد.
گفته میشود 15 دقیقه پایانی این مصاحبه تلویزیونی سانسور شده و در اختیار هیچ رسانهای قرار نگرفته است.
15 دقیقهای که برخی منابع میگویند سرمربی مستعفی پرسپولیس درباره مدیران سابق باشگاه و حتی حمید استیلی صحبتهایی را مطرح کرده که در صورت پخش آن دور جدیدی از جنجالها در پرسپولیس آغاز میشود.
عادل فردوسیپور در گفتوگویی کوتاه با همشهری تاکید میکند: «همه فیلمی که در اختیارمان قرار داده بودند را پخش کردیم و من درباره 15 دقیقه سانسور شده هیچ نظری ندارم. چون ما در برنامه 90 همه آن چیزی را که در اختیارمان بود را پخش کردیم.»
برخی منابع ادعا میکنند اصلیترین بخش گفتههای قطبی که به صراحت از دلایل استعفایش سخن گفته بود حذف و در اختیار هیچ رسانهای قرار نگرفته است.
احتمال برکناری مصطفوی
شایعه درست زمانی رنگ و بوی جدی به خود گرفت که محمد علیآبادی به عنوان رئیس مجمع باشگاه چندی پیش درخصوص شرایط بحرانی این تیم به کادر مدیریتی پرسپولیس هشدار داد که در صورت تداوم نتایج ضعیف شخصا برای حل مشکلات وارد عمل میشود. اگر چه اعضا در نخستین واکنشها ضمن انتشار صلحنامهای از برطرف شدن کدورتهای داخلی خبر دادند و از مدیرعاملی مصطفوی حمایت کردند اما گویا عملکرد مدیر عامل، اعضای هیاتمدیره را وادار به تجدیدنظر کرده است.آخرین خبرها حاکی از آن است که به زودی در باشگاه پرسپولیس تغییرات مدیریتی ایجاد خواهد شد.
اگرچه اعضا حداقل در گفتوگوهای رسانهای این موضوع را تکذیب میکنند اما نکته دیگری هم وجود دارد؛ آنها مصطفوی را تایید نمیکنند. مجید فرخزادی میگوید: «یک هفته است به باشگاه نرفتهام و از شایعات اخیر بیخبرم.»
وی که گفته میشود از اندک شانسی برای جایگزینی مصطفوی برخوردار است در واکنش به این موضوع میگوید: «دو سال است که این حرف مطرح میشود.»
خبرگزاری مهر از برکناری داریوش مصطفوی به عنوان محتملترین گزینه تغییرات در باشگاه نام میبرد مدیرعاملی که علاوه بر اظهارات متفاوت رسانهای، طی هفتههای گذشته و خصوصا پس از شکستها و ناکامیهای تیم فوتبال این باشگاه از سوی هواداران این تیم
به استقلالی بودن هم محکوم میشود اما در این بین تنها تردیدی که وجود دارد رسانهای شدن برکناری مصطفوی است؛ گویا همین امر زمان برکناری وی را به تعویق انداخته است.
جلسه هدایتی با رئیس سازمان ورزش
ظاهرا جلسه هدایتی و رئیس سازمان ورزش به موضوع خصوصیسازی باشگاه تا پایان فصل مربوط میشد اما برخی منابع معتقدند که موضوعات دیگری نیز در این جلسه مورد بحث قرار گرفته است؛ اینکه درصورت برکناری داریوش مصطفوی، رئیس هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس اصلیترین آلترناتیو وی محسوب میشود.
تحلیل دیگری نیز وجود دارد؛ گویا مسئولان سازمان ورزش برای سپردن سمت مدیرعاملی باشگاه به حسین هدایتی همچنان با تردیدهایی روبهرو هستند. اما بازتاب جلسه روز گذشته رئیس هیاتمدیره پرسپولیس با محمد علیآبادی که از ساعت یک بعدازظهر شروع شد حداقل در محافل خبری این شایعه را بهوجود آورد که حسین هدایتی به زودی جای مصطفوی را خواهد گرفت.
رئیس هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس در واکنش به این شایعه در گفتوگو با همشهری تاکید کرد: «برای این شایعه هیچ پاسخی ندارم و فعلا بهتر است سکوت کنم.»
حسین هدایتی در پاسخ به این سئوال که آیا قرارداد قطبی با اصرار مصطفوی و در فضای مخالفت هیاتمدیره به امضا رسید، تصریح کرد: «نباید همه تقصیرها را به گردن مصطفوی انداخت. قطبی با نظر همه ما سرمربی پرسپولیس شد.»
اما نکته مهمی وجود دارد. گویا اصلیترین اختلافی که میان هدایتی و مصطفوی وجود دارد موضوع بازگرداندن قطبی به پرسپولیس است.
برخی منابع میگویند در جلسه هدایتی با مسئولان سازمان ورزش موضوع بازگرداندن قطبی به پرسپولیس نیز مطرح شده است که هنوز اطلاعات کاملی در این خصوص وجود ندارد.
از سوی دیگر مدیربرنامههای افشین قطبی در گفتوگو با همشهری میگوید: «حرکت بعدی افشین معلوم نیست. همیشه تصمیماتی وجود دارد که دیگران به آن میگویند؛ شوک.»
اما به نظر میرسد حاجباقر با توجه به اقتضای حرفهایگری این حرفها را بهزبان می آورد. چه دوستان نزدیک قطبی میگویند: «او یکشنبهشب در رستوران قصرآریا در دبی با جواد کاظمیان ملاقات داشته و در گفتوگو با بازیکن سابق پرسپولیس تاکید کرده به تهران برنمیگردد.»
قرار است قطبی طی روزهای آینده در سفری تفریحی به استرالیا با پیموربیک ملاقات کند. قطبی در تازهترین واکنشهای خود در خصوص بازگشت به پرسپولیس گفته است: «یکبار و برای همیشه تصمیم خودم را گرفتهام، برنمیگردم.» اما در این بین افشین پیروانی که تیمش در جام حذفی نیز زمین بازی را با پیروزی ترک کرد، در واکنش به تغییرات احتمالی در باشگاه پرسپولیس میگوید: «توجهی به حاشیهها ندارم.
حاشیهها همیشه سراغ ما میآید. اما این به خودمان مربوط میشود که به آنها دامن بزنیم یا از آنها دوری کنیم.» آخرین تحلیلها درباره تغییرات احتمالی پرسپولیس گویا به سمت برکناری مدیرعامل باشگاه میرود.
اگرچه شاید قطبی هرگز به پرسپولیس برنگردد و پیروانی به کارش ادامه دهد، دلیل آن نیز روشن است؛ پیروانی تاکنون نتایج خوبی کسب کرده است.
حضور داریوش مصطفوی و بررسی آخرین وضعیت باشگاه پرسپولیس سوژه اصلی 90 در این هفته بود و پس از آن در دومین بخش موضوع درگیری خداداد عزیزی و خبرنگار شیرازی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت.
فردوسیپور در بخش ابتدایی با حضور مدیرعامل باشگاه پرسپولیس از اتفاقات اخیر این باشگاه و مصاحبههای مصطفوی در طول ماههای گذشته به خوبی استفاده کرد. نمایش مجری 90 نشان دهنده تناقض آشکار مدیرعامل در طول ماههای گذشته بود و البته داریوش مصطفوی برای این تناقضها هیچ پاسخ روشنی پیدا نکرد. مدیرعامل باشگاه پرسپولیس قادر
به تکذیب گفتههای خودش نبود و تنها سعی میکرد با عبور از این موضوع فضا را دگرگون کند .
فردوسیپور در تقابل با مصطفوی جزئیات قرارداد قطبی را به بحث گذاشت، مسئله هزینههای زیاد این باشگاه در فصل جاری را مطرح کرد و عملکرد مدیران باشگاه پرسپولیس را به نقد کشید.
مصطفوی در پاسخ اما نتوانست اشتباهات خودش را توجیه کند. او در این برنامه تاکید کرد که باشگاههای پرسپولیس و استقلال به دلیل محبوبیت روزافزون شرایط متفاوتی دارند و باید برای این دو مجموعه هزینه کرد.
در حالی که هزینههای جاری باشگاه پرسپولیس در طول فصل جاری بیشتر از سال های قبل برآورد میشود مصطفوی تاکید داشت دو باشگاه پرسپولیس و استقلال مظلوم واقع شدهاند و باید از آنها حمایت کرد.
مدیرعامل باشگاه پرسپولیس در خصوص احتمال برکناری خودش هم پاسخ روشن و واضحی نداشت. او البته این اخبار را شیطنت رسانهها میداند و معتقد است هیچ مشکلی میان مسئولان باشگاه پرسپولیس و سازمان ورزش خصوصا در روابط مستقیم او با رئیس سازمان تربیتبدنی به وجود نیامده است.
بخش دوم برنامه 90 به موضوع درگیری خداداد عزیزی و یک خبرنگار شیرازی اختصاص یافت. ابتدا گزارشی از حاشیههای پایان بازی پخش شد. اظهارات جعفری و خبرنگار مضروب در کنار فیلمهایی که نشان دهنده شدت این برخورد بود. در مقابل صلاحی و عزیزی تاکید داشتند که شخص خداداد وارد این درگیری نشده و شخصا به خبرنگار شیرازی حمله نکرده است.
سرمربی پیام البته با خشونت و تندی در پایان مسابقه به شرح وقایع پرداخت و حتی تاکید کرد خبرنگار شیرازی فحش داده و طبیعی است که کتک بخورد. هرکسی که فحش بدهد کتک میخورد.
پخش گزارشی از کمیته انضباطی و پس از آن تقابل عزیزی با خبرنگار شیرازی در گفتوگوی زنده تلویزیونی بر حساسیت این اتفاقات افزود. در نهایت البته نتیجهای حاصل نشد و فردوسیپور گفت: «قطعا بین این دو طرف یک نفر دروغ میگوید.»
به گزارش خبرگزاری رویترز این ابزار جدید به نام روندهای گوگلی آنفلوآنزا Google Flu Trends استفاده میکند که از کلمات جستجویی که افراد در این موتور جستجوی اینترنتی به کار میبرند، استفاده میکند تا تعیین کند در کجا آنفلوآنزا شعلهور شده است و مراکز کنترل و پیشگیری بیماریهای آمریکا (CDC) در زمان واقعی آگاه کند.
گوگل در بیانیهای در این باره اعلام کرد: "ما کشف کردهایم که برخی کلماتی که مردم برای جستجوی اینترنتی به کار میروند، شاخصهای خوبی از فعالیت آنفلوآنزا هستند."
دکتر لین فینلی، رئیس بخش پایوری آنفلوانزا در CDC در این باره گفت: "آنچه که این ابزار انجام میدهد این است که اصطلاحات جستجوی گوگل در مورد بیماری شبهآنفلوآنزا و آنفلوآنزا را میگیرد و آنها را به صورت سیگنالی در میآورد که به ما میگوید که فعالیت آنفلوآنزا چه اندازه است."
بررسیها بیانگر آن است که بین 35 تا 40 درصد همه رجوعهای افراد به اینترنت بوسیله افرادی آغاز میشود که به دنبال اطلاعات بهداشتی هستند. هنگامی که افراد بیمار میشوند، گرایش دارند که علائمشان را بر روی اینترنت جستجو کنند.
گوگل کلمات جستجویی را که به کار میبرد، محرمانه نگه میدارد، اما علائم بیماریهای شبیه به آنفلوآنزا شامل تب، درد عضلانی و سرفه هستند. عطسه کردن معمولا در عفونت با ویروسهای دیگری مانند رینوویروسها رخ میدهد.
در حال حاضر CDC برای آمار آنفلوآنزا مراکزی تکیه میکند که در مورد افرادی گزارش میکنند که باعلائم شبیه آنفلوآنزا به نزد دکترهایشان میروند، و تستهای آزمایشگاهی ابتلای آنها را به آنفلوآنزا تایید کرده است.
اما بسیاری از افراد مبتلا به آنفلوآنزا هرگز به دکتر نمیروند و اغلب دکترها بیماران را به صورت علامتی درمان میکنند و ندرتا آنها را از لحاظ آنفلوآنزا آزمایش میکنند.
در هر صورت، دادههای پایش CDC حدود دو هفته عقب است.
ابزار گوگل فعالیت آنفلوآنزا را در زمان نزدیک به واقعی دنبال میکند.
فینلی در این باره گفت: "چیزی که ما در سال گذشته هنگامی که اعتبار این مدل را تایید کردیم، این بود که این مدل دادههای پایش آنفلوآنزا به وسیله مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها را پیشبینی میکرد."
او افزود: "این دادهها واقعا، واقعا به هنگام هستند. آنها توانستند که به ما بر اساسی روز به روز حهت نسبی فعالیت آنفلوآنزا را در یک ناحیه معین بدهند. آنها حدود یک هفته جلوتر از ما بودند. از این اطلاعات میتوان به عنوان سیگنال هشداردهنده زودرسی برای فعالیت آنفلوآنزا استفاده کرد."
این دو هفته زمانی که با این هشدار زودرس به دست میآید، به مردم امکان میدهد پیش از آنکه آنفلوآنزا به اجتماع آنها برسد، خود را واکسینه کنند."
گوگل برای این سرویس هزینهای در خواست نمیکند. به گفته فلینی این اطلاعات به طور رایگان در همه جهان در اختیار است.
در عین حال گوگل اعلام کرد که دادههای فردی را محرمانه نگاه میدارد.
گوگل اعلام کرد: " روندهای گوگلی آنفلوآنزا را نمیتوان برای شناسایی کاربران منفرد استفاده کرد، زیرا ما بر شمارشهای بینام و تجمعیافته در مورد اینکه جستجوهای اینترنتی معینی به چه تعداد در هر هفته رخ میدهد، متکی هستیم."
"ما بر میلیونها درخواست جستجوی اینترنتی متکی هستیم که بر روی گوگل انجام میشود، و الگوهایی که ما در این دادهها مشاهده میکنیم، تنها در جمعیتهای بزرگی کاربران جستجوی گوگل معنادار هستند.
آنفلوآنزا به طور تخمینی هر سال 250 تا 500 هزار نفر را در سراسر جهان میکشد.
کارشناسان علاقمندند که فعالیت آنفلوآنزا را در موارد پاندمی - همهگیریهای جهانی سویههای جدید و مرگبار آنفلوآنزا که میتواند میلیونها نفر را در طول چند ماه بکشد - پیگیری کنند.
گروه دو نفره جوانی هست که به سرعت مراحل ترقی را پیمود و به شهرت جهانی رسید . این گروه در کشورما ایران دارای محبوبیت خاصی بین علاقه مندان به موسیقی پاپ می باشد .
یولیا (که در زبان انگلیسی جولیا تلفظ می شود ) Yulia Olegovanvokava و اِلن (همان لنا )Elene seveevan Katina که هر دو متولد روسیه می باشند فاصله سنی زیادی با یکدیگر ندارند لنا در 4 اکتبر 1984 و جولیا در 20 فیبریه 1985 به دنیا آمد.
جولیا و لنا از همان کودکی با یکدیگر دوست بودند دوره کودکی و جوانی فعالی را پشت سر گذاشتند و سرگرمی های زیادی چون اسکی ، کلاسهای دنس و شنا را با یکدیگر داشتند البته جولیا چند سالی به کلاس تنیس می رفت. جولیا و لنا هر دو می خواستند در آینده خواننده بشوند و برای رسیدن به این مهم تلاش های زیادی کردند.
لنا از سال 1994 تا 1997 عضود گروه پاپ محلی چیلدرن بود و بعد از آن به گروهی که جولیا در آن عضو بود ملحق شد .
در سال 1998 جولیا به خاطر رفتارش از گروه اخراج شد وبه گروهی دیگری پیوست اما لنا یک سال دیگر درهمان گروه ماند. در این حین که هر دو به تحصیل مشغول بودند و وقتهای آزاد شان را پیانو تمرین می کردند.
در سال 2000 ایوان شاپاپلوف تصمیم می گیرد تا یک گروه پاپ تشکیل دهد و بعد از تست کردن از افراد زیادی جولیا و لنا را به عنوان بهترین برای گروه خود انتخاب می کند و آن دو گروهی با دو خواننده تشکیل دادند.
در اکتبر همان سال T.A.T.U اولین آهنگ و ودیو کلیپ خود را با نام Ya shoshla S Yuma ( که به انگلیسی یعنی I"ve lost my Mind و به فارسی می توان آن را :هوش خود را از دست داده ام ترجمه کرد ضبط کردند. کار خوب از کار در آمد و طرفداران زیادی به دست آورد .
بعد از این کار آنها توری به شهرهای روسیه داشتند .جولیا و لنا در این تور ملاقاتهای روتینی با کارگردانان و تهیه کنندگان داشتند که بعضی از کارگردانان پیشنهادهایی در مورد رفتارشان ،حرکاتشان و رقصشان در صحنه نمایش می دادند و راهنمایی اشان می کردند.
اما بعد از دو سال انتظار در روسیه یک تور بین المللی به کشورهایی چون آلمان ، بلغارستان و جمهوری چکسلواکی برای جولیا و لنا فراهم شد.
اما تمام مشکلات برای این گروه زمانی مرتفع شد که دومین آلبوم خود را به زبان انگلیسی برای ریلیز در کشورهای United Kingdom (لندن) و آلمان آماده کردند.این پروژه توسط تهیه کننده مشهور موسیقی پاپ ترورهورن تهیه شد و نام این آلبوم 200Km/h در مسیر اشتباه بود.
در آپریل همان سال جولیا و لنا برای افزایش سطح زبان انگلیسی اشان به آمریکا سفر کردند .و در همین کشور چند آهنگ خود را ضبط و برای پخش در شبکه های مختلف تلویزیونی ورادیویی آماده کردند.
و در ماه سپتامبر همان سال ویدئو کلیپی و آهنگ «تمام چیزهایی که او (دختر) می گفت »از آنها پخش شد این آهنگ شکست خورد اما بلافاصله آهنگ و ویدئو کلیپ Not Goanna Get US از آنها در شبکه های مختلف تلویزیونی و رادیویی در آمریکا و کشورهای مختلف پخش شد وتبدیل به یکی از پرفروش ترین آهنگ های روسیه شد.
فعالیتهای هنری آنها باعث این نشد که آن دو درس و مدرسه را فراموش کنند جولیا در مدرسه موسیقی و لنا در رشته روان شناسی در دانشگاه مشغول به تحصیل می باشد.
برای دیدن عکسهای این گروه به این آدرس بروید
http://images.google.com/images?hl=fa&q=tatu&lr=&um=1&ie=UTF-8&sa=N&tab=wi
برای اتصال کامپیوترتان به اینترنت از طریق GPRS به دو روش میتوایند عمل کنید
1 - از طریق نرم افزار موجود در PC Suite
2 - از طریق Connection Wizard ویندوز
که در این مطلب ما از روش دوم که ساده تر است استفاده میکنیم و برای تمامی گوشی ها قابل استفاده میباشد
قبل از شروع به کار ابتدا مطمئن شوید که تنظیمات GPRS بر روی گوشی شما بدرستی انجام گرفته است یعنی اینکه میتوانید از طریق موبایل خود به اینترنت متصل شوید .تنظیماتGPRS برای مشترکین ایرانسل
برای شروع نرم افزار مربوط به گوشی خود را از درون CD بر روی کامپیوتر خود نصب کنید سپس از طریق کابل USB با بلوتوث گوشی را به کامپیوتر متصل نمایید و کمی صبر کنید تا مشخصات و تجهیزات گوشی شما بطور کامل توسط کامپیوتر شناخته شود و پیغام Found new hardware , your new hardware is installed and ready to use در Taskbar ظاهر شود.
حالا از طریق New Connection Wizard یک کانکشن dialup درست کنید ، پس از گذراندن سه مرحله اول به قسمتی میرسید که باید مودم گوشی را انتخاب کنید. ما در این آموزش از گوشی سونی اریکسون مدل K750i استفاده کردیم که مودم Sony Ericsson 750 USB WMC Modem که گذینه مورد نظر ماست را تیک میزنیم و مراحل کار را ادامه میدهیم.
(توجه داشته باشید که نام مودم مورد استفاده در تمامی گوشی های سونی اریکسون به همین شکل است و فقط مدل گوشی تغییر میکند. در مورد مودم مورد استفاده در برند های دیگر اطلاعی ندارم )
پس از انتخاب نام کانکشن ، باید شماره #8***99* را بجای شماره تلفن ISP در کارد مربوطه وارد نمایید و در مرحله بعد کادرهای مربوط به Username و Password را خالی بگذارید و مراحل ساخت کانکش را به پایان ببرید
کار تمام است و تنها کاری که باید بکنید اینکه که مثل همیشه دکمه Dial را فشار دهید مطمئنا برای ورود به دنیای اینترنت شما را زیاد منتظر نمیگذارد.
البته دکتر «پابیترا کومار» که این نوزاد را به روش رستمانه (سزارین) به دنیا آورده است اعلام کرد نوزاد 10 دقیقه پس از به دنیا آمدن فوت کرده است. «این کودک شانس کمی برای زنده ماندن داشت. اگرچه طول قدش طبیعی بود اما قفسه سینه، شکم و دیگر اندامهای حیاتی بسیار بزرگ بودند و ساختارهای جنسی تکامل طبیعی نداشتند.»
پزشکان بنگلادشی که ظاهرا به سونوگرافی دسترسی نداشتهاند قبل از تولد این نوزاد از روی وضعیت مادر احتمال میدادند با یک حاملگی دو قلو یا سه قلو مواجه خواهند شد اما تولد چنین نوزادی که رکورد دنیا در این زمینه را نیز جابهجا کرده، باعث غافلگیری آنها شده است. مطابق کتاب رکوردهای گینس تا پیش از این مورد سنگینترین نوزاد ثبت شده، نوزادی آمریکایی با وزن 10/8 کیلوگرم بوده است که در سال 1879 به دنیا آمد و البته بعد از 11 ساعت درگذشت. سنگینترین نوزادی که قادر به ادامه حیات بوده نوزادی اهل کشور ایتالیا با وزن 2/10 کیلوگرم است که در سال 1955 به دنیا آمد.
مجله اینترنتی تایم گزارشی از رکوردشکنان تاریخ در عرصه سرعت روی زمین را منتشر کرده است.
تصویر زیر مشابهسازی کامپیوتری است از ماشین 19 میلیون دلاری به نام بلادهوند (Bloodhound SSC) که طراحی شده تا رکورد بیشترین سرعت روی سطح زمین را تغییر دهد.
سرعت این ماشین به 1609 کیلومتر میرسد.
یکی از نخستین رکوردهای سرعتی که در قرن بیستم ثبت شده متعلق به آرتور مک دونالد است که با ماشین خود به سرعتی در حدود 168 کیلومتر در ساعت رسید.
او در سال 1905 این رکورد را در ساحل دایتونا ثبت کرد.
یک راننده مسابقه بریتانیایی با نام ملکوم چمپل در سال 1924 میلادی دو بار رکورد بیشترین سرعت را شکست.
در عکس زیر او در کنار ماشین خود با نام "پرنده آبی" برای عکاسان ژست گرفته است.
دو سال زمان برای ساخت این ماشین صرف شد و در نهایت چمپل توانست با آن در سال 1935 به رکورد 484.6 کیلومتر در ساعت برسد.
در سال 1947 ماشین آیرودینامیکی با همکاری مشترک آمریکا و انگلیس ساخته شد.
راننده آن یک انگلیسی به نام جان کوب بود. در این عکس مکانیکهایی که آن را ساختهاند در کنار آن دیده میشوند.
این ماشین در سال 1938 در ایالت یوتا در آمریکا به سرعت 634 کیلومتر در ساعت برسد.این رکورد 9 سال بعد شکسته شد و همین ماشین توانست به سرعت 634 کیلومتر در ساعت برسد.
رکورد سرعت 634 کیلومتر در ساعت ریلتون برای 16 سال پابرجا ماند.
ماشین سه چرخهای که در عکس زیر میبینید در سال 1964 رکورد جدیدی برای بیشترین سرعت روی زمین بر جا گذاشت. سرعت این ماشین به 754 کیلومتر در ساعت رسید.
ماشین بعدی توانست در سال 1970 به سرعتی بالای یک هزار کیلومتر در ساعت برسد. رکورد این ماشین 1001 کیلومتر بود.
سرعتی که ماشین زیر به آن در سال 1980 دست یافت، 1019 کیلومتر در ساعت بود.
در اکتبر سال 1997 اندی گرین با ماشین خود با نام تراست اس.اس.سی توانست به سرعت 1228 کیلومتر در ساعت رسید.
هنوز امیر آباد یادگار امیرکبیر و خلوتگاهش در دوران صدارت، به مانند تمام 47 روستای اطراف پایتخت، دهی بود در پنج کیلومتری شمال غربی تهران، هنوز این شهر بزرگ اراضی عباسآباد را در خود نبلعیده بود و در میان راه تهران به تجریش قرار داشت و یادگاری بود از حاجی میرزا آقاسی، که در ساعت 5بعداز ظهر روز 15 دی ماه 1327 نخست وزیر، هیأت وزیران و نمایندگان مجلس و بسیاری از رجال به دعوت شهردار تهران وارد سالن شهرداری شدند.
دولتآبادی شهردار وقت، خسته و ناتوان از مشکلات شهر، تمام رجال را جمع کرده بود تا از آنان کمک بگیرد برای سامان دادن تهران.
هنگامی که او در میان ازدحام مردان حکومتی، سخن از جمعیت یک میلیون و دویست هزار نفری مردم تهران به میان آورد شاید هیچ یک از مردان سیاست آن روز، 24 اردیبهشت ماه 1317 را به یاد نداشتند.
دولت آبادی نیز به مساحت 110 کیلومتری شهر تهران اشاره کرد و وضعیت مناطق جنوبی شهر را اسفبار دانست. او هیچ گاه به یاد نداشت که تقریبا دهسال پیش، در یکی از روزهای بهاری تهران، اداره بلدیه، با یک برنامهریزی مدون جلوی رشد جمعیت و توسعه مساحت شهر را گرفته است.
اما آنچه او درباره آن سخن میگفت چه بود؟ آیا تهران را به گونهای دیگر میدید؟ او از تهرانی سخن میگفت که یکباره جمعیتی حیرت آور یافته است و مساحت آن نیز چند برابر شدهاست؛ آنهم فقط در عرض چند سال.
دولتآبادی در آن جلسه از لزوم جلوگیری ادامه این روند سخن راند و به مانند ده سال پیش طراحی برنامهای را یادآور شد که نجات دهنده شهر باشد. اما این سخنان خیلی زودتر از آنچه که تصور میشد به فراموشی سپرده شد و تهران هر روز بزرگ و بزرگتر شد و امروز تمامی سخنان آنان در روزگار گذشته بیشتر شبیه یک خاطره دوردست و باور نکردنی است.
بازگشت به ده سال پیش
در 24 اردیبهشت 1317 بسیار قبلتر از آنکه شهر تهران شاهد قحطی نان و بیماری تیفوس باشد، شهرداری اعلام کرد که حدود شهر تعیین شده است. شهرداری حد شمالی شهر تهران را خیابان انقلاب(شاهرضا) اعلام کرد که طول آن تقریبا به پنج کیلومتر میرسید.
محدوده غربی شهر نیز خیابان سی متری باغشاه(کارگر) اعلام شد به طول 4500 متر. در شرق خیابان 17 شهریور و ری به طول 4500 متر محدوده شهری قلمداد میشد و در جنوب نیز ایستگاه راهآهن تا دروازه ری به طول 4 کیلومتر. بر این اساس مساحت کلی شهر تهران نیز 25 کیلومتر تعیین شد.
شهرداری در آن روز اعلام کرد که این محدوده شهری، هیچگاه دستخوش تغییر نخواهد شد و از این رو قیمت زمینها و املاک داخل محدوده با نرخی پایهای ثابت خواهد ماند و افزایش نخواهد یافت.
این تلقی که شهر تهران حدود و ثغورش مشخص شده، در وهله اول برای ساکنان شهر خوشایند بود. اینکه پایتخت به مانند سالهای پیش از آن، هر روز بزرگتر نشود و حدی معین یابد. شهرداری تهران نیز پیشبینی کرده بود که اگر جمعیت شهر چند برابر شود، باز هم تهران گنجایش خواهد داشت و با تبدیل خانههای هم کف به دو طبقه امکان افزایش جمعیت آن وجود دارد.
مردان ساختمان بلدیه در آن روزها، نمیدانستند که تهران روزی آنقدر بزرگ خواهد شد که بر دامنههای البرز نیز چنگ خواهد انداخت و جمعیت تهران، به یکباره و تنها در عرض ده سال سه برابر میشود و مساحت آن نیز 5 برابر. اما این اتفاق تنها در ده سال تهران را به شکلی باور نکردنی بزرگ کرد و آن حدودی که شهرداری برای آینده شهر پیشبینی کرده بود تنها در حد یکی از محلات کوچک شهر باقی ماند.
نگاهی به آمار
تهران خیلی زود بزرگ شد. از 106 هزار نفر در سال 1262 به 160 هزار نفر در سال 1270 رسید. در واقع تنها در طول 8 سال بیش از 54 هزار نفر به جمعیت این شهر افزوده شد. در سال 1301 نیز جمعیت تهران به 210 هزار نفر رسید تا آماده یک انفجار بزرگ باشد.
در حدود 10 سال بعد 100 هزار نفر دیگر به جمعیت شهر افزوده شد و تهران دارای 310 هزار نفر شد. بالاخره در هفتم فروردین ماه 1319 اداره ثبت احوال تهران اعلام کرد که جمعیت پایتخت به 540 هزار نفر رسیده است. این آمارها، گویای انفجار بزرگی بود.
این آمارها هشداری بود که دولت آبادی شهردار آنروز تهران اعلام کرد. او گفت که تنها در حدود 8 سال جمعیت تهران دو برابر شد و این شهر در آینده نیز به رشد سرسامآور خود ادامه خواهد داد. اما او هیچ گاه تصور نمیکرد که تهران شهری که او در آن روزها مدیریتش میکرد و مساحتی 110 کیلومتری یافته بود. روزی مساحتی 700 کیلومتری یابد و جمعیت آن نیز 7 برابر بیشتر شود. اما این اتفاق افتاد.
پرسه در گذشته
چهره تهران هشت ضلعی که بر گرفته از شهر پاریس بود و به دستور ناصرالدین شاه بدین شکل درآمده بود خیلی زود پوست انداخت و جای خود را به شهری داد که هر روز در دامنه البرز میخزید و روستاهای بیشمار اطرافش را میبلعید.
اگرچه در طول سالهای گسترش مساحتی این شهر اغلب به مناطق شمالی و شرقی خزید و کمتر به پیرامون جنوبی خود توجه داشت اما این واقعیت انکار ناپذیر است که در طول سالها رشد، تهران در حدود 47 آبادی مجاور خود را به هیأت محلات جدیدی، درون خود آورده و هر کدام از این محلات امروز به عنوان یکی از مناطق مرکزی این شهر قلمداد میشود.
از مجموع این آبادیها و روستاهایی که از حاشیه تهران به داخل تهران پرتاب شدند تقریبا 29 آبادی و روستا در مناطق شمالی و در نزدیکی شمیران قرار داشتند و 8 آبادی نیز در مناطق شرقی تهران بودند. در حدود 2 آبادی نیز در مناطق غرب و شمال غرب قرار داشتند و 8 آبادی دیگر در مناطق جنوبی بودند.
در واقع هر روز که از عمر تهران میگذشت این شهر به سمتی میچرخید و مثل هیولایی سیریناپذیر به مناطق فتح ناشده میرسید و آن مناطق را به درون خود میکشید. بدین ترتیب بود که شهری که مساحت آن در دوران رضاخان کمتر از 25 کیلومتر مربع بود به یکباره به مساحت 700 کیلومتری رسید و در کمتر از 70 سال رشدی عجیب به خود دید.
تهران دیگر آن روزگار را به یاد نداشت که سلطان صاحب قران این شهر به شکل یک هشت ضلعی شبیه شهر پاریس میخواست و مساحت آن نیز با محلات پنجگانه در حدود 10 کیلومتر مربع بود. اما خیلی زود این شهر پوست انداخت و بزرگ شد و اکنون اگر به آن چشم بدوزی انتهای این شهر بزرگ را در افق ناپیدا خواهی یافت.
اولین گام در گسترش تهران
کمی قبلتر از روزی که دولتآبادی در حضور مسئولان مملکتی نسبت به آینده تهران هشدار دهد، در روزهای 1317 که بوذرجمهری شهرداری قزاق پایتخت بر صندلی بلدیه تکیه زده بود، اولین گامهای تغییر برداشته شد.
دیوارهای این شهر قدیمی که روزگاری به دستور شاه طهماسب صفوی بنا شدهبود و در دوران ناصرالدین شاه به ناگهان ویران شد. دوازده دروازه شهر فرو ریخت تا تهران بیش از پیش خود را آماده بزرگ شدن کند. در واقع دروازههایی که نماد حدود شهر بودند فروریختند و بسیاری از مناطق حاشیهای که تا پیش از آن به عنوان مناطق خارج از شهر بودند به جمع محلات شهری اضافه شدند.
برخی میدانهای شهر نیز به جای دروازههای قدیمی بنا شدند. میدان رازی(گمرک) جای دروازه گمرک نشست. میدان ابن سینا نیز جای دروازه شمیران. میدان حر هم به جای دروازه باغشاه بنا شد و به جای دروازه یوسفآباد هم میدان فردوسی پیریزی شد.
هر روز نیز در مناطق مختلف شهر ساختمانهای جدید ظهور میکردند و هر روز نیز مناطق دامنهای اطراف شمیران بیشتر مورد توجه اعیان قرار میگرفت و بناهایی تازه در آن ساخته میشد.در سالهایی که تهران دارای پنج محله بود محلات عودلاجان و بازار و سنگلج جزء مناطق خوب و اعیان نشین بودند.
البته بسیاری از درباریان و صاحب منصبان در اطراف محله دولت اقامت داشتند. اما با گسترش تهران و از میان رفتن اهمیت محلات قدیمی شهر به تدریج مناطق بالای شهر و نزدیک به شمیران مورد توجه اعیان قرار گرفت و هر روز نیز گسترش بیشتر یافت تا اینکه این شهر چنان رشد کرد که امروز شمیران و شهر ری نیز به رغم داشتن مناسبات دولتی مستقل مانند فرمانداری و ادارات دیگر جزیی از شهر تهران قلمداد شده و از محلات این شهر به حساب میآیند.
شهرداری؛ عاملی در گسترش
هر چند سال یکبار دولت و شهرداری تهران به حمایت بانکها مقداری از زمینهای اطراف تهران که هنوز در محدوده شهر نبودند را به فروش میرساندند. البته این اقدام برای شهرداران تهران سود بسیاری به همراه داشت. به همین منظور بسیاری از آنان به دلیل فساد مالی از کار برکنار شدند. در سال 1330 نیز شهرداری تهران به همراه بانک تصمیم به فروش زمینهای موات اطراف تهران گرفت.
این بار زمینهای سه محله حاشیهای تهران به فروش میرسید. محلات یوسفآباد، نارمک و نازیآباد. این زمینها در قطعات 200 تا 600 متری و به قیمت متری 40 ریال میان متقاضیان به فروش میرسید. در ابتدا بسیاری از مردم برای خرید زمینهای نارمک و نازیآباد اقدام کردند. اما هیچ یک زمینهای محله یوسفآباد را به دلیل شیب نامناسب برای خرید انتخاب نکرد.
شهرداری تصمیم گرفت ابتدا زمینهای نازی آباد و نارمک را بین مردم بفروشد و سپس کسانی که موفق به خرید زمینهای این دو محله نشدهاند در صورت رضایت مقداری از زمینهای یوسفآباد را به آنان بفروشند. به این شیوه زمینهای یوسفآباد به مردم فروخته شد در حالی که هیچ یک از آنان برای خرید این زمینها به قیمت متری 40 ریال تمایل نداشتند.
رویایی باور نکردنی
اینکه تهران در طول دویست سال از حیاتش از روستایی بسیار گمنام به شهری کوچک بدل شد و پس از آن به عنوان پایتخت برگزیده شد و به تدریج رشد کرد و بزرگ شد و در این مدت دویست ساله از روستایی گمنام به پایتخت کشوری بزرگ تبدیل شدهاست ماجرایی شنیدنی است. تهران امروز به لحاظ مساحت تقریبا دو برابر تهران سالهای 45 است.
این شهر 33 برابر تهران روزگار رضاخان شده است و 53 برابر شهری که ناصرالدین شاه در آن حکومت میکرد و دارالخلافه مینامید و 227 برابر شهری که شاهطهماسب صفوی دور آن حصار کشید و 943 برابر قصبهای که مردم در آن زندگی میکردند و به واسطه نزدیکی به ری به آن توجه داشتند و 5555 برابر روستایی که مردم با حفاری زمین خانههایی در زیر زمین برای خود ساخته بودند و برای حفظ اموال و زندگیشان از دست دزدان، زندگی در زیر زمین را برای خود برگزیده بودند. این شهر امروزه اصلا شبیه گذشته خود نیست.
با این حال قدیمیترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان میدهد که تهران قبل از سده سوم هجری قمری وجود داشته است، زیرا نویسندهای بنام ابوسعد سمعانی در کتاب خود از شخصی بنام ابوعبدلله محمد ابن حامد تهرانی رازی نام میبرد که اهل تهران ری بوده و در سال 261 هجری قمری برابر 874 میلادی در گذشته است.
ابوالقاسم محمد ابن حوقل به سال 331 هجری قمری در توصیف شهر تهران نوشته است که: تهران در شمال شهر ری واقع شده است و دارای باغهای فراوانی است و میوه آن بسیار متنوع است.
ابواسحاق استخری در کتاب المسالک و الممالک به سال340 هجری قمری درباره تهران به تفصیل سخن گفته است و ابن بلخی در کتاب خودش به نام فارسنامه که حدود سال های500 هجری قمری نوشته است از آثار تهران سخن به میان آورده است.
نجم الدین ابوبکر محمد ابن علی ابن سلیمان راوندی در کتاب معروف خویش به نام راحه الصدور به سال 599 هجری قمری روایت کرده است که مادر سلطان ارسلان سلجوقی که در سال 561 هجری قمری از ری قصد عزیمت به نخجوان را داشت در نزدیکی تهران فرود آمد و درهمان ایام خود سلطان نیز در دولاب که ناحیه ای در جنوب خاوری تهران است اقامت داشت.
در زمان پادشاهان صفوی کم کم تهران شهرتی پیدا کرد و آبادی و رونق این شهر به ویژه در دوره سلطنت شاه طهماسب اول آغاز گردید. چون جد اعلای صفویه به نام امامزاده حمزه مجاور بقعه حضرت عبدالعظیم در شهر ری مدفون بود از این رو سلاطین مزبور هرچند گاه برای زیارت قبر جدشان به تهران می آمدند.
شاه طهماسب اول گذشته از این، به علت وجود آبهای گوارا و باغهای فراوان و شکارگاههای مناسب اطراف شهر تهران را دوست میداشت و به مرور در این محل به سکونت های تقریبا طولانی میپرداخت، به حدی که دستور داد دور شهر را برج و باروی مقاومی و بناهای تازه و کاروانسراها در داخل آن بنا کنند، به همین مناسبت در سال 961 هجری قمری حصاری به دور شهر بنا نهادند که از چهار دروازه و 114 برج به تعداد سوره های قرآن تشکیل می یافت و مصالح آن را از معادنی تامین کردند که بعدها به چاله میدان و چاله حصار موسوم گردید.
حدود بارویی که به فرمان شاه طهماسب اول به دور شهر کشیده شد تقریبا 6 هزار قدم و بشرح زیر بود:
و محوطه ارگ با داشتن حصار مخصوص و خندق جداگانه در وسط شمالی شهر قرار داشت.
از چگونگی محلات و موقعیت آنها چنین بر می آید که قسمت مغرب و شمال غربی شهر داخل باروی عهد شاه طهماسب غالبا باغستان بوده و خانه های مسکونی بیشتر در عودجالان و چاله میدان قرار داشته است و قسمت بازار محل کسب و کار بازرگانان و پیشهوران آن زمان بوده است.
شاه عباس اول نیز تا چندی به پیروی از شاه طهماسب همین رویه را تعقیب کرد و به آبادانی تهران همت گماشت و دستور داد باغ بزرگی به نام چهار باغ در تهران احداث کنند و ساختمانی برای سکونت موقتی خاندان سلطنتی بنا نهند.
در سال 1200 هجری قمری تهران برای اولین بار توسط آغا محمد خان قاجار به عنوان پایتخت انتخاب گردید.
در زمان آقا محمدخان قاجار تنها به ساختن عمارت تخت مرمر اکتفا گردید ولی در زمان فتحعلی شاه محلات جدید و ساختمانهای تازه چندی در تهران ایجاد گشت که از آن جمله بنای مسجد امام خمینی (شاه) - مسجد سید عزیز الله - مدرسه مروی - قصر قاجار - نگارستان و لاله زار را میتوان نام برد.
در زمان محمد شاه محله ای بنام عباس آباد در جنوب بازار و یک باغ و ساختمان بزرگتر نیز به نام عباس آباد در شمال تهران (عباس آباد کنونی)و محله دیگری به نام محمدیه که سابقا میدان پاتقاتوق نامیده میشد بر محلات دیگر افزوده شد و آب رودخانه کرج را بوسیله نهری بنام نهر کرج به تهران منتقل ساخت.
و همچنین احداث باغ داودیه (محله فعلی داودیه) و بخشی از بنای مسجد جمعه و بازار بین الحرمین از جمله آثار زمان محمد شاه میباشد. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به همت امیر کبیر تاسیساتی چون مدرسه دارالفنون – بازار امیر – بازار کفاشها – سرای امیر پدید آمد. در سال 1275هجری قمری برای اولین بار برای تهران نقشه تهیه گردید.
در سال 1284 هجری قمری نقشه جدید تری از تهران با همکاری مهندسین فرانسوی تهیه شد. و اراضی جدیدی را داخل محدوده شهر نمودند و شهر را بوسیله خندقها و بارو های جدید به شکل هشت ضلعی محدود ساختند و ارتباط شهر با خارج را بوسیله دوازده دروازه به نام های دروازه های شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشان تپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوین، گمرک، حضرت عبدالعظیم، غار، خانی آباد تامین نمودند.
علاوه بر دروازه های دوازده گانه بالا که تا سال 1309 شمسی همچنان پا برجا بود، پاره ای بنا ها و باغها. محلات دیگر در زمان سلطنت ناصر الدین شاه ایجاد گردید که بعضی از آنها هنوز پابرجاست و از بقیه جز نامی باقی نمانده است، که میتوان به شرح زیر نام برد:
تاریخ افسانهای تهران
تاریخ افسانهای تهران به شیث بن آدم و هوشنگ پیشدادی میرسد. در عهد ساسانیان کیش زردشت در ری رواج یافت و چندین آتشگاه بزرگ در شمال و جنوب تهران ایجاد شد.
آتشگاه نخستین قصران در فاصله 30 کیلومتری مرکز تهران رو به روی یکی از ارتفاعات کوه توچال قرار داشت. در فرهنگ آنندراج آمده است شهر تهران در قمست جنوبی شهر حالیه تهران بنا شده و خانه های پستی داشتند که شبیه به غار ولی به تدریج از طرف شمال توسعه یافت و منازل را بیشتر به سرچشمه قنوات نزدیک کرده اند.
در کتاب تهران عصر ناصری آمده است: تهران از قرن ششم ه ق یکی از روستاهای ناچیز و کم اهمیت بود و شهر ری که تقریبا" در شش کیلومتری تهران قرار داشت، کانون عظیم تمدن و فرهنگ قدیم این خطه به شمار می رفت. تا این که با هجوم ویرانگر مغول جنگ های داخلی، کشمکش های مذهبی و تفرقه اندازی های فرقه های مذهبی و . . . ری رو به ویرانی نهاد.
در کتاب عجایب البلدان آمده است: تهران قریه ای است معظم و ولایات ری دارای باغات زیاد با اشجار و ثمرات خوب و فراوان و سکنه در خانه های سرداب مانند به سر میبرند، همین که دشمن حمله آورد، به خانه های تحتانی پناه می برند که هر قدر محصور بود نشان امتداد یابد به سبب کثرت آذوقه که از فرط احتیاط ذخیره کرده اند آسوده اند . . . و دایما" به سلطان عصر یاغی و با عساکر او در کارزارو زد و خوردند، مالیات خود را به مسکوک نمی پردازند، بلکه در عوض نقود رایج خروس و مرغ می پردازند.
تا حمله مغول، هنوز هم تهران به صورت قریه ای نه چندان معتبر باقی مانده بود و مانند دیگر قراء ری زیرنظر خوارزمشاهیان اداره می شد. یاقوت حموی سیاح بزرگ عرب هنگام فرار از دست مغولان در سال 617 ه ق از این قریه یاد کرده است. با سکونت اهالی ری پس از زلزله های متناوب و نیز حمله مغولان، تهران به تدریج از شکل روستا بیرون آمد و به شهرکی تبدیل شد که دارای چهار امامزاده و چند بقعه متبرکه بود.
به عنوان اولین امامزاده های تهران باید از امامزاده زید، یحیی، اسماعیل و سید نصر الدین نام برد. در این دوره کشاورزی و باغداری توسعه پیدا کرد و این امر نظر مهاجمان و ساکنان روستاهای اطراف تهران را به خود جلب کرد. این وضع تا پایان دوره های ترکمانان و اوایل صفویه دوام یافت.
گذرها
گذرها معابری بودند که محلات مختلف شهر قدیم را به یکدیگر متصل میساختند. از گذرهای معروف تهران که تا امروز نیز نام آنها در بین مردم رواج دارد میتوان به این گذرها اشاره نمود:
خیابانها
خیابانهای قدیم در دوره قاجار و اوایل پهلوی خیابانهای تهران از 15 تا 20 خیابان اصلی و فرعی تجاوز نمیکرد. از خیابانهای قدیمی که هنوز نام قدیم خود را حفظ کردهاند، میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
جاده مخصوص
خیابانی که امروز ولیعصر خوانده میشود و تجریش و راهآهن را به هم متصل میسازد، در زمان رضاشاه جاده مخصوص یا اختصاصی خوانده میشد و تا سالها اتومبیلهای عادی اجازه رفت و آمد در آن را نداشتند.
این راه تا چهار راه انقلاب (پهلوی)، خیابان بود و پس از آن به جاده تبدیل میشد و در اطراف آن فقط باغ و بیابان، ویلا و به صورت پراکنده مهمانخانه و کافههای حومه شهر مشاهده میشد.
میدانها
در تهران عهد قاجار پنج میدان توپخانه، بهارستان، ارگ، پاقاپق و مشق ساخته شد. بعد از آن 12 میدان دیگر در تهران بناشد.
طراحان میدانهای جدید ابتدا مهندسان چک و فرانسه و سپس آلمانی و دانمارکی بودند. بعدها 150 میدان کوچک و بزرگ به مرور به این مجموعه اضافه شد. از 50 میدان احداث شده در سالهای اخیر، آفریقا (آرژانتین) و بسیج، بزرگترین آنها هستند.
قهوهخانه
معتبرترین قهوهخانههای تهران قدیم، قهوهخانههای آینه و قنبر در ناصرخسرو، قهوهخانه یوزباشی در پشت شمسالعماره، قهوهخانه تلمیه در کوچه مروی و قهوهخانه آسیدعلی در خیابان سعدی شمالی و ... بود قهوهخانههای قدیم تهران فاقد میز و صندلی و در پنجره شیشهای بود و محل نشستن افراد.
سکو یا تختهایی بود که آنها را به وسیله قالی یا زیلو مفروش میکردند.
از نظر معماری این قهوهخانهها شباهت بسیار به سربینه حمامهای قدیمی داشتند که دیوارهای آنها با کاشی پوشیده میشد.
علاوه بر فضای سرپوشیده قهوهخانه دارای فضای سر بازی نیز بود که به آن باغچه میگفتند حوض و سنگابهای در وسط قهوهخانه دیده میشد.
دیوار قهوهخانه با نقشهایی از صحنههای رزم و بزم و تصاویر قهرمانان اساطیری شاهنامه به ویژه تصاویری از داستان رستم و سهراب، سیاوش و کشته شدن دیو سپید توسط رستم پوشیده میشد.
در مواردی نیز پردههایی از ماجرای این رخدادها زینتافزای قهوهخانه بود.
قهوهخانهها را به خصوص در شبهای فرخنده مانند میلادها، به ویژه شب مبعث، آذین میبندند و چراغان میکنند. در این شبها مجالس انس برپا میشود و تا نیمههای شب به شعرخوانی، نقل و نقالی و سخنوری میپردازند.
در بعضی شبها مانند میلاد امیر مؤمنان، مجلس ذکر سماع ترتیب داده میشود و قول و غزل میخوانند و دستافشانی میکنند در شبهای ماه مبارک رمضان ترنا بازی در قهوهخانهها انجام میشد و بازنده را گاهی به دادن زولبیا بامیه محکوم میکردند.
در گذشته دستههای تقلیدچی، مطرب، حیوان رقصان نیز در قهوهخانهها مشتریان را سرگرم میکردنداغلب این قهوهخانهها پستویی داشت که محل دم کردن چای و چاق کردن قلیان و طبخ ناهار بود. در قهوهخانههای جدید، میز و صندلی جای سکو و تخت را گرفته است.
تهران به تفکیک مناطق شهرداری
تهران در حال حاضر به 22 منطقه شهری تقسیم میشود که نقشه توزیع این مناطق بر گشتره تهران بزرگ به شکل زیر است:
مراکز دیدنی
تهران مراکز دیدنی، زیارتی و طبیعی فراوانی دارد. در زیر اسامی اکثر این مراکز آمده است که علاوه بر آن با کلیک بر روی تهران قدیم و تهران امروز میتوانید عکسهای تهران را ببینید.
الف) اماکن زیارتی و مذهبی
1. امام زاده محمود
2. امامزاده ابراهیم
3. امامزاده ابوالحسن
4. امامزاده ابوالقاسم
5. امامزاده ابوطالب
6. امامزاده اسحاق ابن موسی
7. امامزاده اسماعیل
8. امامزاده اسماعیل زکریا
9. امامزاده اهل ابن علی
10. امامزاده پنج تن
11. امامزاده جعفر
12. امامزاده حسن
13. امامزاده داود
14. امامزاده رضا
15. امامزاده زید
16. امامزاده سید اسماعیل
17. امامزاده سید محمد ولی
18. امامزاده سید ناصرالدین
19. امامزاده سید ولی
20. امامزاده شعیب
21. امامزاده صالح
22. امامزاده طاهر
23. امامزاده عباس
24. امامزاده عبدالله
25. امامزاده عزیز
26. امامزاده عقیل
27. امامزاده علاءالدین
28. امامزاده علی اکبر
29. امامزاده عمادالدین
30. امامزاده عینعلی و زینعلی
31. امامزاده قاسم
32. امامزاده قاسم وحیدیه
33. امامزاده محمد
34. امامزاده مطیب
35. امامزاده معصوم صالح
36. امامزاده نوربخش
37. امامزاده یحیی
38. امامزادهکابلحسین
39. امامزادهموسیابنجعفر
40. بقعه امامزاده معصوم
41. بقعه بی بی شهربانو
42. بقعه چهل تن
43. بقعه رقیه
44. بقعه علی بن محمد ملقب به قاضی صابر
45. بقعه هفت دختران
46. تکیه دولت
47. سر قبر آقا
48. سقاخانه حضرت ابوالفضل
49. مرقد مطهر امام خمینی
50. مسجد الجواد
51. مسجد امامخمینی
52. مسجد جامع تهران
53. مسجد جزایری
54. مسجد جمعه
55. مسجد حاجرجبعلی
56. مسجد حکیمباشی
57. مسجد خان مروی
58. مسجد سپهسالار جدید
59. مسجد سپهسالار قدیم
60. مسجد سید عزیزالله
61. مسجد شیخ عبدالحسین
62. مسجد فیلسوفالدوله
63. مسجد معزالدوله
64. مسجد معیرالممالک
65. مقبره پیرعطا
66. مقبره خواجه احمد
67. مقبره خواجه موسی
68. مقبره سید میر سلیم
69. کلیسای طاطاوس
70. کلیسای مریم مقدس
ب) بناهای تاریخی
1. آبانبار سید اسماعیل
2. آتشگاه قصران
3. ارگ تهران
4. باغ نگارستان
5. برج طغرل
6. برج نقارخانه
7. بقایای شهر سلجوقی
8. بقعه سلطان
9. بقعه شیخ عبدالله طرشت
10. بنای مسعودیه
11. پاچنار
12. پل صفوی
13. پل قاجاری
14. تپه چشمه علی
15. تپه گبری
16. تپه میل
17. توپ مروارید
18. چهار راه مخبرالدوله
19. حمام بازار
20. حمام مهدیخانی
21. حمام همتیار
22. خانه اتحادیه
23. خانه امام جمعه
24. خانه امیربهادر
25. خانه امینالسلطان
26. خانه شقاقی
27. خانه شهید مدرس
28. خانه مشیرالدوله
29. خانه وثوق
30. خانی آباد
31. دروازه باغشاه
32. دروازه خانی آباد
33. دروازه خراسان
34. دروازه دوشان تپه
35. دروازه دولاب
36. دروازه دولت
37. دروازه شمس العماره
38. دروازه شمیران
39. دروازه عبدالعظیم
40. دروازه غار
41. دروازه قزوین
42. دروازه گمرک
43. دروازه یوسف آباد
44. دژ رشکان
45. دیر خواهران روحانی
46. زندان هارون
47. میدان سبزه
48. سردر باغ ملی
49. سقاخانه آینه
50. سقاخانه عزیز محمد
51. سقاخانه کل عباس علی
52. سقاخانه نوروزخان
53. سیده ملک خاتون
54. عمارت امیریه
55. عمارت باغ فردوس
56. عمارت فاضل عراقی
57. عمارت کامران میرزا
58. عمارت منیریه
59. عمارت نظامیه
60. عمارت و باغ فرمانیه
61. قبر تاج الدین
62. قره تپه
63. قصر ضحاک
64. قصر قاجار
65. قلعه تبرک
66. قلعه دختر ضحاک
67. قلعه گبری
68. قنات آباد
69. قنات شاه
70. کاخ بهارستان
71. کاخ سعدآباد
72. کاخ سلطنتآباد
73. کاخ فیروزه
74. کاخ گلستان
75. کاخ موزه های گلستان
76. کاروانسرای عینالرشید
77. کاروانسرای قصر بهرام
78. گود زنبورک خانه
79. لا له زار
80. محله بازار
81. محله چال میدان
82. محله دولت
83. محله سنگلج
84. محله عودلاجان
85. منار محله پامنار
86. میدان و ساختمان راهآهن
87. میدان ارگ
88. میدان امام خمینی
89. میدان امین السلطان
90. میدان بوعلی سینا
91. میدان حسن آباد
92. میدان محمدیه
93. میدان مشق
ج) جاذبه های طبیعی
1. آبشار پسنگ
2. آبشار دوقلو
3. آبشار سوتک
4. آبشار منظریه
5. آبشاراسون
6. استودان گبرها
7. پارک اتابک
8. پارک امین الدوله
9. پارک جنگلی چیتگر
10. پارک ملی خجیر
11. پارک ملی کویر
12. پناهگاه پلنگچال
13. پناهگاه شیرپلا
14. تپه حصارک
15. تپه کله قندی
16. توچال
17. دریاچه سد لتیان
18. قله دماوند
19. منطقه حفاظت شده ورجین
د) موزه ها
1. آبکار
2. آبگینه
3. آثار طبیعی و حیات وحش
4. آزادی
5. بهزاد
6. پست و تلگراف
7. تاریخ
8. تماشاگه خودرو
9. جانبازان انقلاب اسلامی
10. جواهرات ملی
11. خانه صبا
12. رضا عباسی
13. زمین شناسی
14. سبز
15. سکه بانک سپه
16. سیزدهم آبان
17. سینما
18. شهدا
19. صبا
20. صنعت برق
21. عکاس خانه شهر
22. علوم
23. فرش ایران
24. کاخ رجعت و عبرت
25. کاخ سعد آباد
26. کتابخانه ملک
27. گیاهان دارویی
28. مجلس شورای اسلامی
29. مردم شناسی
30. مروارید
31. ملت
32. ملی ایران
33. نظامی
34. نیروی هوایی
35. هنر های ملی
36. هنرهای زیبا
37. هنرهای معاصر
38. هنرهای تزئینی
ه) گورستانها
1. ابن باویه
2. بهشت زهرا
3. حضرت عبدالعظیم
4. دولت
5. ظهیرالدوله
پایتخت 220 ساله کشور در دامنه جنوبی رشته کوههای البرز (با متوسط متر 1190 ارتفاع از سطح دریا) قرار گرفته و مساحت آن 594 کیلومتر(مناطق 22 گانه مصوب شورای شهر ) است که با حریم آن قریب دو هزار کیلومتر مربع مساحت و 8 میلیون نفر (به همراه شهرهای اقماری آن قریب 12 میلیون نفر) جمعیت دارد.
دمای سال 83 تهران بین 7- تا 39.4 + درجه (میانگین ماهانه حداکثر 27 و حداقل 0.1 درجه) و بارندگی سالانه میلیمتر316 بوده و قریب 11.5% جمعیت کشور، 24% جمعیت با تحصیل عالی کشور، 26% تولید ناخالص ملی، 14% بودجه عمرانی کشور، 26.5% بودجه جاری دولت، 38% امکانات فرهنگی و آموزشی و 26% امکانات درمانی کشور در این کلان شهر زندگی میکنندو توسعه بی رویه و ناهمگون آن فراتر از برنامه های مصوب و خارج از توزیع عادلانه امکانات و منابع کشور می باشد. (مرجع آماری سالنامه سال 83 استان تهران – سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران)
تهران بزرگترین و مهمترین شهر ایران و یکی از شهرهای بزرگ دنیاست. این بزرگی و موقعیت ویژه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی آن و تمرکز امکانات (در مقایسه با سایر نقاط کشور) سبب شده بسیاری از مردم کشور (برای کار، تحصیل، درمان، انجام امور اداری، خرید یا فروش کالا و تفریح) به این شهر آمده و تدریجاً ساکن شوند.
این کلان شهر با انبوه نیازها و مسائل جاری و عمرانی خود، توسط قریب 24 سازمان و نهاد دولتی یا عمومی هدایت می شود که شهرداری (در چارچوب راهبردهای وزارت کشور و شورای شهر) متولی اصلی ساماندهی مسائل شهر و ارتقای مشارکت و رضایت شهروندان می باشد.
این روند برغم رونق شهر، موجب تشدید مسائل آن (بهویژه آلودگی هوا، اقتصاد شهر، جذب و دفع منابع زیستی و روح روان شهر) شده و اداره مطلوب این شهر، تنها با کلان نگری و هماهنگی مدیران ذیربط همه دستگاههای اجرایی مقدور می باشد تا برای رعایت منافع عمومی و شهروندمداری، در بهبود امور شهر مشارکت نمایند.