این شایعه کودکانه به ظاهر که اکنون ابعاد بسیار گستردهای در برخی کشورهای منطقه پیدا کرده است در ابتدا از شهر کوچک سیالکوت در پاکستان آغاز شد.
در این شهر پیامهای کوتاهی بین مردم پخش شد که نشان دهنده آن بود که اگر کسی تلفن مشکوکی را پاسخ دهد دچار ویروس مرگباری میشود که تنها چند دقیقه فرصت زندگی کردن دارد و بلافاصله جان خود را از دست خواهد داد.
در این پیغام کوتاه آمده بود که افراد به شماره 09a88888 جواب ندهند، زیرا این شماره یکی از شمارههایی است که حاوی ویروس است اگرچه این ویروس هیچ آسیبی به تلفن همراه وارد نمیکند، اما اثر خود را روی آن کس که تلفن را جواب داده است میگذارد و دقیقاً مانند فیلمهای بسیار ترسناک، بلافاصله جان فرد را میگیرد.
در اوایل ماه اردیبهشت این ترس شدید میان مردم پاکستان شدت بیشتری به خود گرفت و باعث شد که بسیاری از افراد از ترس آنکه این شماره با آنها تماس نگیرد تلفنهای خود را خاموش نگهداشتند و برخی دیگر آن را شوخی بیمزهای خواندند که تنها باعث شد که شهروندان بسیاری بر اثر این خرافه دچار توهمات شدید شوند.
زندگی مردم و استفاده از تلفنهای همراه در کشورهای منطقه ما مثل پاکستان شکل بسیار گستردهای دارد. میزان استفاده آنها از تلفنهای همراه بسیار زیاد تر است و آنها در هر حالی که باشند به صحبت خود با تلفن ادامه میدهند و فرقی نمیکند که در سالن سینما نشسته باشند و یا آنکه در مطب دکتر در حال ویزیت شدن روی تخت دراز کشیده باشند. تلفن همراه آنها تا قبل از این شایعه هرگز از آنها جدا نمیشد.
اما با وجود چنین شایعهای که حتی در برخی از روزنامههای این کشور نیز به آن اشاره شده اوضاع شکل بسیار بدتری به خود گرفت و برخی افراد با بیان اینکه با چشمان خود دیدهاند که رانندهای پس از پاسخ دادن به تلفن همراهش بلافاصله انگار که مسموم شده باشد پشت فرمان جان سپرده و خون از دهانش جاری شده است، باعث شد که حتی افرادی هم که به این شایعات خنده دار اهمیتی نمیدادند کمی نگران شوند.
این نگرانی گسترده در نهایت چندی پیش دولت را وادار به واکنش کرد و شرکتهای خدمات تلفن همراه با فرستادن پیغامهایی از مردم خواستند تا آرامش خود را حفظ کرده و به این موضوعات اهمیتی ندهند، زیرا اتفاق افتادن چنین شایعهای از محالات است.
اما شایعه از مرزهای پاکستان عبور کرد و به کشورهای عربی منطقه رسید.سال گذشته نیز در هند، چنین شایعهای به سرعت گسترش یافت. آنها که سابقه اعتقاد به خرافات را داشتند به شدت در مورد این موضوع نگران شده و تا مدت بسیاری دولت را با مشکلات فراوان مواجه ساختند.
برخی معتقدند که این شایعات از طریق خود کمپانیهای مختلف تلفنهای همراه پخش میشود که میخواهند افراد تعداد بیشتری پیام کوتاه ارسال کنند تا پول بیشتری به گردش درآید اما این شایعه نیز توسط مقامات پاکستان تکذیب شده است.
به هر حال خبر به سرعت در کشورهای عربی رو به گسترش است و حتی وزارت ارتباطات یمن صحت چنین شایعاتی را رسماً تکذیب کرده، اما این شایعه به سرعت به دیگر کشورهای عربی همچون سودان راه یافته و موجی از ترس و وحشت را به راه انداخته است.
تیم ملی فوتبال امید کشورمان که با برد امیدوارکننده اردن در امان امید زیادی داشت سهشنبه 26 اردیبهشت در چارچوب مسابقات مقدماتی بازیهای المپیک 2008 پکن، استرالیا را هم در آدلاید شکست دهد، در یک بازی ناامید کننده 3 بر یک مغلوب میزبان شد تا امید برای حضور در المپیک به 2012 لندن موکول شود.
گلهای استرالیا در دقایق 2، 44 و 53 به ثمر رسید و تک گل تیم ملی کشورمان را وحید امرایی در دقیقه 4 وارد دروازه استرالیا کرد.
نیمه اول
دقایق اولیه نیمه اول را دو تیم با زدن یک گل سپری کردند. استرالیایی ها از روی نقطه کرنر یک ضربه به روی دروازه ایران ارسال کردند و ضربه بازیکن استرالیا دروازه ایران شد؛ به همین راحتی.
این گل اما به زودی پاسخ داده شد. وحید امرایی از پاسی که در عمق نصیبش به خوبی استفاده کرد و گل مساوی را به ثمر رساند.
تا این جای همه چیز خوب بود اما استرالیاییها فشار خود را به روی دروازه ایران بیشتر کردند و همان شد که نباید میشد. ایران تنها دفاع میکرد و استرالیا در پی غفلت بازیکنان ایران بود.
استرالیاییها البته چندان هم عجلهای برای گلزدن نداشتند و بازی روان و کم اشتباهی به نمایش میگذاشتند. در دقیق 28 بگوویچ سرمربی ایران که از روی سکو بازی را نگاه میکرد اولین تعویض بازی را انجام داد و عزیرمحمدی را به جای روانخواه وارد زمین کرد.
اما این تعویض هم جریان بازی را تغییر نداد و استرالیا همچنان بر روی دروازه ایران فشار وارد میکرد.
تنها در دقیقه 32 بود که بازیکن تازه وارد ایران با یک شوت کمی دروازه استرالیا را تهدید کرد. پس از آن نوبت امرایی بود که با دروازهبات تک به تک شود و توپ را به دروازهبان استرالیا بکوبد. اما حتی این دو موقعیت هم تأثیری بر بازی با طمأنینه استرالیا نداشت و آنها بالاخره در دقیقه 41 صاحب یک ضربه پنالتی شدند.
بازیکن استرالیا در گوشه محوطه جریمه ایران قصد پیشروی داشت که حسین کعبی بیدلیل او را متوقف کرد تا هم خود یک کارت زرد بگیرد و هم به استرالیا یک پنالتی بدهد.
بریج در دقیقه 43 پنالتی را گل کرد تا تیم ایران به خود بیاید. پس آن بود که ایران حملات خود را بر روی دروزاه استرالیا آغاز کرد اما پایان نیمه اول فرصت گلزنی را از بازیکنان ما گرفت.
نیمه دوم
نیمه دوم را ایران چیزی برای از دست دادن نداشت و تهاجمی شروع کرد. اما وسوسه گلزنی، ایران را از دفاع غافل کرد و در همین دقایق اولیه بازی استرالیاییها با استفاده از اشتباه فاحش خط دفاعی ایران به گل رسید.
دیگر همه چیر برای ایران پایانیافته تلقی میشد و ایران برای گلزدن تمام تلاش خود را به کار بست. بازیکنان ایران تا آنجایی که میتوانستند دویدند و تلاش خود را برای گلزدن به کردند اما برای گلزدن به استرالیا تنها تلاش کافی نبود.
ایران برنامه برای گلزنی نداشت و انگار تنها برای مساوی به میدان آمده بود. حتی اخراج بازیکن استرالیا در دقیقه 65 بازی نتوانست به بازیکنان ما کمک کند و چندین موقعیتی که نصیب آنها شد یکی پس از دیگر از دست رفت.
استرالیاییها هم البته چند موقعیت گلزنی داشتند که آنها هم تنوانستند از آنها استفاده کنند. دو موقعیت گلزنی در دقایق اضافه بازی آخرین فرصتهای ایران برای راهیابی به المپیک 2008 پکن بود که آنها هم از دست رفت. استرالیا که در بازی رفت در ورزشگاه آزدای با ایران مساوی کرده بود بازی را به نفع خود به پایان برد.
ایران دیگر هیچ امیدی برای حضور در الپیک 2008 پکن ندارد و آخرین بازیاش در برابر عربستان که پنجشنبه 16 خرداد در ورزشگاه آزادی برگزار خواهد شد تنها جنبه تشریفاتی دارد.
بدین ترتیب انتظار فوتبال ایران برای حضور در المپیک 36 ساله شد.
یک دهه بعد، آپولو روی ماه بود و کندی 6 سال پس از مرگش جنگ سرد را برده بود. آینده را در بالای جو میدیدند؛ عصر فضا. قرار بود در دهه نود سیاره سرخ هم فتح شود.
اما چند فیزیکدان جوان در آزمایشگاههایشان در مرکز تحقیقات هستهای اروپا (سرن) تنها میخواستند که اطلاعات و کشفیاتشان که توی کامپیوترهایشان ریختهاند را با هم مبادله کنند. آنها با چیزی به هم وصل شدند که اسمش را گذاشته بودند وب.
اوایل دهه ۱۹۹۰ بود که اسباب بازی کوچکی به اسم کامپیوتر شخصی داشت آرام آرام وارد خانهها میشد. بیل گیتس و پل آلن (خالقان مایکروسافت) خواستند که این وسیله جدید با مغزی از سیلیکون به خانهها برود.
فقط یک چیز کم بود: رنگ که آمد: ویندوز 95 . دنبالش هم IE که به شبکه جان داد. وب شد www و بعد هم چیزی آمد به اسم !Yahoo با کلی اطلاعات و البته ای میل مجانی.
از این جا به بعد، عدد نپر (e) و توانهای آن هم نمیتوانند رشد دنیای IT را بیان کنند. بشر نه تنها به مریخ نرفته بود، که از دهه۷۰ به بعد به ماه هم برنگشت.
حالا آرزو دارد که شاید در 2020 سری هم به ماه بزند و همه پولها رفت توی حلقوم چیزی به اسم IT. حالا آینده را همین پایین میبینند: الکترونهایی که لای اتمهای سیلیکون تونل میزنند و برای ما محاسبه میکنند؛ عصر کامپیوتر.
***
اگر از شیمی دبیرستان چیزی یادتان باشد، احتمالاً جدول تناوبی است. ستون چهارم: کربن و زیرش سیلیسیوم. جفتشان 4 ظرفیتی هستند و این یعنی یک عالمه پیوند، یک عالم شکل فضایی و برای کربن یعنی حیات و برای سیلیسیوم یعنی دو پیوند با اکسیژن: سیلیکون.
کربن، 7 میلیارد سال منتظر ماند تا سرانجام ستارهای کوچک در کهکشانی متوسط در خوشه کهکشانی بزرگ به آن هویت داد: ستارهای به نام خورشید. اما سیلیکون 5 میلیارد سال دیگر باید منتظر میماند تا موجودی در سیارهای کوچک، دور همان ستاره به آن حد از شعور برسد که به آن هویت ببخشد: موجودی به نام انسان. سیلیکون در تمام این مدت، صبور و آرام زیر پای این موجود بود. نامش را گذاشته بودند شن.
دنیای حقیقی روی کربن ساخته شد و دنیای مجازی روی سیلیکون.اما آن چه که به این دنیای مجازی جان میدهد، تبلیغات است. تبلیغات نبض دنیای IT است و هرکس که برنده بازار تبلیغات باشد، فرمانروای دنیای مجازی خواهد بود. و سه قدرت، سه جناح اصلی برسر این فرمانروایی میجنگند.
در یک طرف مایکروسافت و بیل گیتس هستند که سلاحشان «ویندوز» است. طرف دوم بازار ایدههای گوگل است و برادران سه قلویی که سلاحشان موتور جستجوی گوگل است و دوستی خوبی هم با AOL دارند. میدانید که AOL یعنی مسنجر AIM (پرکاربردترین مسنجر دنیا)، یعنی کمپانی برادران وارنر، یعنی مجله TIME و چندین رسانه بزرگدیگر. و طرف سوم هم مدیران کلاسیک یاهو که سلاحشان در این جنگ، پورتال یاهو دات کام است.
بازار مکارهای که همهجور چیزی تویش پیدا میشود. هرکدام از این قدرتها را کوچکترها تهدید میکنند. مایکروسافت باید با اپنسورسها بجنگد، گوگل با ویکیپدیا و یاهو با پورتالهای دیگر. البته یاهو در این بین حاشیه امنیت بیشتری داشت. تا اینکه ...
***
دره سیلیکون، جایی است در کالیفرنیا بین سانفرانسیسکو و لسآنجلس، کمی آن طرفتر از دانشگاه استانفورد، همان جا که لوک خوششانس در تیتراژ آخر، دهنه جالی را به آن سمت میچرخاند، آن جا که خورشید غروب میکند.
اما این جا خورشید دنیای سیلیکون طلوع میکند. کافی است به تابلوها نگاه کنید: IBM, SUN , Apple, Google, hp, Yahoo!, eBay, Cisco, Symantec, Group Systems, Dell, … هر کدامشان پدیدهای هستند. بزرگترین مغزهای دنیای مجازی، با هر رنگ پوستی، این جا میپلکند. این جا کارخانه ایدههاست. و یکی از این ایدهها قلب دنیای سیلیکون است: تبلیغات آنلاین.
پورتال مایکروسافت یعنی msn.com مدتهاست که از مد افتاده، دیگر کمتر کسی را میشناسیم که از hotmail ایمیل رایگان بگیرد. مسنجرشان هم که فنا شد. عنوان Live هم که مایکروسافت دارد ته همه چیزهایش میچسباند، فایدهای نکرد.
مایکروسافت دارد دنیای تبلیغات آنلاین را از دست میدهد و یاهو و گوگل از آن جلو افتادهاند. گوگل که از همه جوانتر است، بد جوری جلو افتاده. در دوسال گذشته، کل سهم مایکروسافت و یاهو از تبلیغات اینترنتی، به اندازه گوگل نمیرسد.
حالا اگر شما جای مدیران مایکروسافت بودید و مشکلتان نداشتن یک پورتال درست و حسابی بود و شما هم به اندازه کافی پول توی جیبتان داشتید چه میکردید؟ ... خوب مدیران مایکروسافت هم میخواهند یک پورتال خوب را بخرند تا جای آن msn.com افتضاح را بگیرد. و چه چیزی بهتر از بزرگترین پورتال دنیا، یاهو! پولش که هست.
خبر جدید کوتاه است و در حد شایعه، ولی باعث افزایش ناگهانی و ۱۸ درصدی ارزش سهام یاهو و کاهش ارزش سهام مایکروسافت شدهاست.
خبر را اول روز جمعه «نیویورک پست» منتشر کرد: «مسئولان مایکروسافت پیشنهاد خرید یاهو را با رقم سرسامآور ۵۰ میلیارد دلار به مقامات این شرکت تحویل دادهاند.» وال استریت ژورنال هم در همانروز نوشت که مسئولان هر دو شرکت در حال بررسی یکی شدن یاهو و مایکروسافت هستند اما مذاکرات در مراحل کاملاً ابتدایی است.
گوگل الان پرکاربرترین موتور جستجوی اینترنت است و ترافیک بسیار سنگین کاربران در سرتاسر جهان به سوی گوگل باعث افزایش درآمد گوگل در زمینه تبلیغات اینترنتی ارائه شده در لابهلای نتایج جستجوها میشود.
یاهو هم بعد از گوگل صاحب دومین موتور جستجوی پرکاربر جهان است و مایکروسافت در مکان سوم است. از طرف دیگر گوگل در این چند ماه مهمترین منبع درآمد مایکروسافت، یعنی فروش نرم افزارهای کاربردی را هدف گرفته و اقدام به انتشار اینترنتی و رایگان نرمافزارهایی مشابه مجموعه نرمافزاری آفیس مایکروسافت کرده است.
هر چند نرم افزارهای گوگل هنوز نمیتوانند با محصولات مایکروسافت رقابت کنند اما به هر حال ورود شرکتی به بزرگی گوگل به بازار نرمافزار میتواند تهدید جدی برای مایکروسافت محسوب شود.
مایکروسافت اخیراً در خرید شرکت تبلیغاتی دبل کلیک به گوگل باخت و از سوی دیگر سایتهای گوگل در تعداد بازدیدکنندگان، مایکروسافت را برای اولین بار پشت سر گذاشتند و شرکای مهم این مایکروسافت یعنی Dell و Intel هم به نرمافزارهای کد باز روی آوردهاند.
دستگاه پخش موسیقی دیجیتالی زون مایکروسافت نیز در مقایسه با رقیبش آیپاد چندان موفق نبوده است. اما مایکروسافت بسیار سخت جان است.
هیچ کدام از مسئولان مایکروسافت و یاهو هنوز به صورت رسمی به خبر مذاکره این دو شرکت برای یکی شدن واکنش نشان ندادهاند. فعلاً باید منتظر میمانیم تا ببینیم این بزرگترین خرید دنیای سیلیکون بالاخره اتفاق میافتد یا نه!
میروی سفر برو ولی
مثل آن پرنده باش
آن پرنده ای که رو به نور کرد
***
میروی ولی به ما بگو
راه این سفر چه جوری است
از دم حیاط خانه ات
تا حیاط خلوت خدا
چند سال نوری است
***
راستی چرا مسیر این سفر
روی نقشه نیست
شاید اسم این سفر
زندگیست
***
در دستهای خالی ما
یک سبد جواب کال
تو رسیده ای
باز هم به شهری از علامت سئوال
***
جز دلت که لازم است
هیچ با خودت نمی بری ولی
از سفر که آمدی
راه با خودت بیاور
راه های دور وسخت
خسته ایم از این همه
جاده های امن و راه های تخت
***
میروی سفر برو ولی
مثل آن پرنده باش
آن پرنده که عاقبت
قله سپید صبح را فتح کرد